متن دل
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دل
دل را کجا خواهی بری، گو تا شوم دنبال تو...
مقصد کجاس معبود من، گو تا شوم قربان تو...
بکش با موجِ احساست، مرا در بسترِ آغوش؛
و نقّاشی بکن، تصویرِ امواجِ دلِ من را!
رفتی به سرِ زندگی خود؛ دلِ من هم،
باید برود بی تو زند سرد، نفس را.
شرابِ خون خورَد دلم،
زِ جامِ سردِ بی کسی؛
بیا؛ بشو، تو همنفس،
برای من؛ برای دل!
نفس، نفس، سروده ام،
تو را به لحظه های دل؛
نفس تو را کشیده ام،
ز موجِ هر هوای دل.
نفسم با تو شود شاد و،
دلم نغمه زنان؛
تپشِ قلب و صفای گلِ جانم با توست!
نفسم در هیجان و،
هیجانم با توست؛
دلِ من در ضربان و،
ضربانم با توست.
هوایم با تو شد حالا،
پر از مهر؛
نفس هستی و با تو،
می کشم دم.
نفس گشتی برایم،
می کشم با تو، هوایم را؛
ببین نقّاشِ احساسم،
چه اندازه، نفس دارد!
نفس گشتم برای تو؛
چگونه می کشی من را؟
من از نقّاشی قلبت،
همیشه، مهر دارم یاد.
بی هوایم؛
تو بشو، موجِ نفس؛
مهرِ تو،
بهرِ دلم،
کافی و بس.
دُردانه ی حسّ دلم ای جان و نفَس!
مِهرت، شده بهرِ عطشِ عاطفه بس؛
پیوسته تو هستی تپشِ خاطره پس:
جز تو، تبِ قلبم، نکند میلِ به کس.
تا آخرین نفس،
به کنارم بمان؛ نرو!
با تو،
دلم،
پُر از:
تپشی عاشقانه است.
در گروهِ عاشقی، نامِ تو را، اد کرده ام؛
هر کسی، غیر از تو را، از راسِ آن، رد کرده ام!
پرتپش، رویت، تمرکز کرده قلبِ عاشقم؛
گو که جز تو، با دگر، اعضای دل، بد کرده ام!
اسمِ تو، سرفصلِ واژه، واژه ی شعر دل است؛
مطلعِ شعرِ گروه این نااامِ پُر مَد کرده ام!
با تو اعضای گروهم، می شود، کامل فقط؛
با رباتِ دل، ورودِ غیرِ تو، سد کرده ام!
تو، توانِ دل شدی، در جذرِ قلبِ عاشقم؛
در ریاضیِ دلم، مهرت، مشدّد کرده ام!
جزر و مدّ شورِ دریای عطش، پیوسته تو؛
سوی خود، همواره دریای تو را، مد کرده ام.
تو و، حالِ پر از: احساسِ مبهم؛
تمامِ لحظه هایت، غرقِ ماتم؛
عسل بانو! چه طعمی دارد این عشق؛
که با دل می چشی آن را، دمادم؟
با ما چه کردند، که اینگونه از شادی دوریم...
آنکه تو را میخواهد به هر بهانه ایی میماند
بیا و خود را
خدای شعر هایم
بر همه بنما
خودت هم میدانی
همین چند غزلی
که میگویم
تمام حرف های دلم
را مو به مو
در بیت ها
روانه ی دلت میکند و تو
مرا
سایه بانی هستی
که غم در
سراپای وجودم
لحظه ای جا نگیرد و
تنها...
"اعتماد، ویرانتر از هر زلزله"