متن ابر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ابر
با توده ای از ابر در حال حرکت بودم!!!
آه، چه صحنهٔ زیبایی بود...
هوای خنک پاییزی... گاهی باد های سرد...
و حس زیبای من در آن لحظه
ناگهان فکری به سرم زد!!! آغوشم را باز کردم و طنین وجودم را به باد سپردم...
نمیتوانم توصیف کنم چه حس زیبایی...
بالشهای خیس
شانه هایم را کولی می دهد
تا ابرهای بالا
می رود
می رود
قسمتی از تو
کنار باغچه ی خرمالو
تکه ای ابر می ماند
ماه ست که،
سَرَک کشیده ست
برای دیدنِ تو
از پشت ابرها!
باید پلکِ چشم هایم را
به بندم...
--من،
بِرکه ای حسودم!
(رها)
معشوقِ کِسی نبود ، دخترِ زشت رو
[ ابر از کویر گذشت ، روی دریا بارید ] .
حادیسام درویشی