برش شعر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات برش شعر
عقربه ها همیشه از تو عقب ترند
هنوز هم در دهانت
الفبای زندگی،
مزه ی کودکانگی دارد...
«آرمان پرناک»
دخمه را اشتباه می گردم
یک نِساکِش جنازه ام را برد
حالِ روحم هوای سم دارد
بادِ سرگیجه، مغزِ روحم خورد...
«آرمان پرناک»
پلک هایم /
دمادم /
روی مین ها پا می گذارند /
در گلویم /
هزار کبوترِ تیرخورده /
هزار کبوتر بی پر /
هوای پرکشیدن دارند...
آرمان پرناک
بی تابِ طرد ِ درد ِ خودم بودم /
بی تاب ِ درد ِ طرد ِ خودم هستم /
بر دست ِ پینه بسته ی من, اجبار ... /
دیوار و قاب ِ قدّ خودم هستم /
آرمان پرناک
خیلی تکاندمش /
راک /
تازه خوابش برد /
جاده را پوشیده ام برای تو /
با همان کلاهِ شلوغِ شهر بر سر /
و شالِ حیران بر گردن /
دارم می آیم...
بانوی اساطیری!
کجای قصه ی بی چترم
گم شده ای
که هیچگاه به چشم نمی خوری ؟ ...
«آرمان پرناک»