متن بوسه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بوسه
پاییز است
و ای کاش با مهر می آمدی
تا عطر حضورت
الفبای عشق را زنده می کرد
میان گیسوان طلایی ات
شعر می کاشتم
و بارانی از بوسه می شدم
بر دشت زیبای تنت می باریدم
ای کاش می آمدی
تا دوست داشتنم را
میان آغوش گرمت
فریاد می...
فصل خرمالو رسید
فصل بوسه های باران
و چترهای خیس
بیا با قدم هایمان
به استقبال برگ ها برویم
بیا ما هم
بوی باران بگیریم
مجید رفیع زاد
یک بوسه فقط فاصله است
تا تن من با تن تو
تا یکی شدن،تا در آغوش هم
تا ابد مردن
فقط یک بوسه فاصله
تا زنده شدن شوق استخوان هام؛
با سماجت انگشتانت،
در لمس مدیترانه ی موهام،
یک بوسه فاصله،
تا گل دادن فصل پنجم احساس،
در پیوند لب...
یک روز که دور نیست
به سینه می فشارمت
آنقدر که استخوان هایت
در سینه ام حل شود&
و با هر نفس کشیدنت...عطری از دوست داشتن
در فضا پراکنده شود&
یک صحنه درام رمانتیک
با اغازی از بوسه^
atefeh.mokhtari
نگاهت بر دلم، «احساس» می کاشت؛
ستاره، چشمکِ نابِ تو را داشت؛
کجایی؛ تا که باز از بسترِ مِهر،
کنم بوسه، زِ لب های تو برداشت؟!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب: دل گویه های بانوی احساس
روزگار تون
نقشی از رنگین کمان
بوسه های تب دار
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
@mhediebrahimpoor
شب
چه زیبا شبی ست
پرسه زدن زیر چتر بوسه هایی
که باران
از چشمان تو آواز سر می دهد
شبگردی باد بی قرار را
-مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
-شعرسپکو
محتاجم ...
به خدایی که دستانش ، داستان عشق است
نامش ، تعبیر یک رویای شیرین !
و یادش ، چون گرمای بوسه ای میان پیشانی عشق ...
در سردی این روزهای بی روح
بهزاد غدیری , شاعر کاشانی
تو فقط مال همین قلب پر احساس منی
منم آن مزرعه ی عشق ، تو آن داس منی
هر کسی در دل من نیست عزیزم بخدا
به که گویم که تو آن برگ گل یاس منی
به رطب زار لبت بوسه ای مهمان بشوم
چون که سرخ است و ملس...
کاش می شد که همیشه بغلِ من باشی
شاه بیتِ غزلِ بی مَثلِ من باشی
سهمم از بودنِ تو نیست به غیر از دوری
دوست دارم که کنارم عسلِ من باشی
بهترین کار من البتّه که بوسیدن توست
دوست داری تو که خیرالعملِ من باشی؟
شده از خویش بپرسی که...
عاشق شوید
نه بخاطر لذت بوسه و هم آغوشی
بخاطر تمرکز ذهن روی یک نفر،
وفاداری لذت دارد...
و کسی چه میداند
کداممان تنها تریم ؟!
دختری که سال هاست
کسی را به زندگی اش راه نمی دهد .
یا مردی که
برای تجربه ی دوباره ی آن بوسه ،
تمام دخترانِ شهر را امتحان
می کند !!!
می لرزم و ضعف دید دارم دکتر
مجنونم و شکل بید دارم دکتر
لب های من از تب جنون می سوزند
بوسیدگی شدید دارم دکتر
و زندگی از جایی شروع شد که
بی هوا به لبانم بوسه زدی!
هلال ماه را با خنده چیدند
کمان ابرو هایت را کشیدند
تمام آسمان تعطیل شد چون
تو را با بوسه و ناز آفریدند
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
خواهشی دارم اگر سست، اگر بی ادبم
می شود لب بگذارید کمی روی لبم؟
من مریضم و گرفتار به درد و غم عشق
می زند طعنه به آتش به خدا تاب و تبم!
بوسه ای گر لب شیرین شما هدیه دهد
می نوازد به خوشی رگ به رگ هر عصبم...