متن درد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات درد
نه آنقدر ها نزدیکی که شود به بودنت دلخوش کرد...
و نه آنقدر ها دوری که بتوان نبودنت را باور کرد
هستی و نیستی ، نیستی و هستی
به گمانم «بلاتکلیفی» نام دیگر توست...
بعضی موقع ها خودمون دوست نداریم حالمون خوب شه…
چون «درد» آخرین حلقه ی اتصالمون به چیزیه که از دست دادیم...!
بعضی ها سیگاری اند
درد را با سیگار می کشند ،
چقدر بی فکرند این دردهای وامانده !
بعضی ها سیگاری نیستند
چطور این دردهای لعنتی را
به جان بکشند!؟
رعنا ابراهیمی فرد
هرچه کردم نشد که بشود
بگویم دوستت ندارم
تا آمدم بگویم دوستت دارم
جانم را گرفتند
تا مبادا دلت بر تنم بلرزد ....
عزیزحسینی
محمدرضاکاتب میگه:
گاهی آدم به خاطرعبورازمرحله ای
چنان دردمی کشدوتغییرمی کندکه دیگر
خودش هم نمی تواندخودش رابشناسد.
بوی گندمزار مویت آسمان را هم گرفت
برق زرین نگاهت ، آشیان را هم گرفت
بر فراز کوه احساسم نشستم ناگهان
آتش احساس تو بال زمان را هم گرفت
از عبوس چهره ات باران سرازیر است و بعد
چشم های خسته ی رنگین کمان را هم گرفت
باغ هم در...
شب همین است
که
اثبات کند دردت را
غزل های درد
لیلی بخوان دوباره غزل های درد را
پس لرزه ی فلات گسل های درد را
بهتر ز هر کسی تو برایم ترانه کن
حال و هوای ضرب مثل های درد را
اینجا اگرچه بوسه به پیغام تللری
پرکرده چشم و گوش پچل های درد را
آماد کن...
هرگز ندانستم مهر در کجای دلم لانه دارد
که اینقدر بی تفاوت در همه جا لانه میکنم
کبوتریم در گیسوانت که پرواز کنان در کوچه های لبخندت به دنبال لانه میگردد
بگو در کدام خانه ایی
بگو در کجای این شهر غربت
درد دوره ات کرده است
تو بگو تا...
در جوانی پیر بودن، ای خدا درد بدی است
خسته از تزویر بودن، ای خدا درد بدی است
غرق در تاریکی شبهای ظلمت باشی و
از ستاره سیر بودن، ای خدا درد بدی است
شوق پروازت به سر باشد ولی بی بال و پر
در قفس زنجیر بودن، ای خدا...
آدما درد هاشونو پنهان می کنند تا کسی اونا رو نفهمه ولی این دل گاهی اوقات به درد دل کردن هم نیاز داره، نیاز داره یه کسی بدون هیچ سوالی، بدون هیچ چرایی، بدون هیچ سرکوفتی به حرفاش گوش بده و آخر سر هم بگه حل میشه عزیزم من کنارتم...
دلمان سرشار از درد
و شانه هایمان خسته تر از آن است که این بار را به دوش بکشد
یاسمن معین فر
درد
نبودن توست
جمعه که معلوم است
بی ساز می رقصد...!
چون سخن از مَرد و مَردی گفته شد
قصه ها از استقامت زنده شد
پایداری ،کوهِ غم، یعنی پدر
درد و سختی با وجودش ضربه شد
اینجا دنیایی است پر از آدمی
که متولد می شوند از دردها
اما صدایشان بگوش نمی رسد....!
رقیه سلطانی
از چه برایتان بگویم؟
از چه بگویم که حالت خوب شود؟
از چه بگویم که غم جرات آمدن به سمت را نکند
از چه بگویم که بیخیال فردایت شوی
و غرق شادی امروزت
از چه بگویم که درد و حسرتی در ابتدا و انتهایش نباشد!
از چه بگویم پایانش تو...
جانم برایت بگوید :که کفش هایی که خریدی پایم را زخمی کرد
ناراحت نشوی قربانت گردم برای من عادی شده ،صبر میکنم جا بازکند و پشت پا را هم چسب میزنم ...
من عادت کرده ام به پانسمان کردن .....از پایم گرفته تا دلم ...
دو روز زخمش زق زق...
درد
برای دردهایم
می گریم
نه از دردها