متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
دلم شده عاشق یه آدم هوسبازولش کرده تازه آخ ازمن شده طلبکار
شرط میبندم معنی عشق هم نمیدونی دل می کنی وپیش عاشقت نمیمونی
چه بااحساس تواسم منوصدامیزنی نگاهت میکنم ودل ازجامی کنی
سه تا زن
تو دنیا از همه خوشگل ترن
مامانم،
انعکاس تصویرش تو آینه و سایه اش
مامان عاشقتم...
مگذار که در حسرت دیدار بمیرم
بگذار تو را تنگ در آغوش بگیرم
دستم شده کوتاه ز دامان بلندت
زیر قدمت می شود آرام بگیرم؟
در دام تو انداخت مرا ناز نگاهت
زیباست که در دام بلای تو اسیرم
گر قسمت من نیک نیفتاد بنامت
تقدیر من این بوده و...
در این شب های تنهایی
دلم فریاد می خواهدک بشکند
این سکوت را
وصدای قدم عشق در دل شب
چو مهتابی است ک روشن می کند
این قلب بی تاب را ..
مرا بخوان در آسمان دل ک
خوشه چین کنم ستاره ز وجود را
در گندمزار هوای بودنت..
مرا...
در زندانِ نَفس،
با کدامین لهجه بخوانم
ترانه یِ بی تکلّفِ عشق را ؟
با نگاهِ خیس
از پشتِ هیس
آه می کشم
هوایِ نَفَس
راه راه می شود چرا؟
ببین خزان دلم را عجب تماشایی ست
به کوچه کوچه عشقم حدیث تنهایی ست
صدای خش خش پای کسی در اینجا هست
که رد خاطره هایش قشنگ و رویایی ست
اعظم کلیابی بانوی کاشانی
در شهر عاشقانه و الماندی پاریس،
مه آلود آسمان پاییزی بر زمین نشسته است
قلبم با تکانه های عاشقانه در آواز ستارگان لرزیده است
برج ایفل، مهتابی شعله ور از بالای سیلوئتش تابانده است
در این غروب ناب تا آفتاب آغاز روز جدید را می بینم
عشق، در هوای پاریسی...
در کنار خم جاده ای
بارانی غم آلود
پاییز غرق باران
در شهر غزل عاشقانه ای می بخشم
پاریس، تو در دل این سراب
می نوازی آهنگ عشق درگوشه ی هر خیابان را
غزل قدیمی
بدجور هوس کرده دلم ناز برقصی!
در خلوت بی پنجره ام باز برقصی
من مولویِ چشم غزلپوشِ تو باشم
تو در غزلم با دف و آواز برقصی
هرچند که ناکوک تر از سوز دلم نیست!
اما کمی ای کاش به این ساز برقصی
وقتی که دلم لک زده در ترس...
براستی زیباست که تمام عمر
مالامال از عشق و زیبایی ها باشد
و چه زیباست که عشق، ترانه ای شود
و زندگی پر از آوازش شود.
شعر: پری قره داغی
برگردان: زانا کوردستانی
ناظم حکمت:
من در دنیای « ممنوع» زندگی می کنم اما چیزهای ممنوعی هم هست که می تواند گوشه ی قلبت پنهان کنی مثل « عشق»، «اندیشیدن» و « دریافتن» .
به قلبم آمدی در یک غروب سرد پاییزی
دلم را برده ای با یک نگاه از بس دل انگیزی
.
شبیه چای میمانی درون یک شب برفی
پر از گرما پر از عطری تو از احساس لبریزی
.
خجالت آفت عشق است بگذارش کنار ای دوست
سکوتی میکنم تا تو...