متن چای
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چای
حال دلم خوب است ...
منم و یک فنجان چای
تکیه داده ام ...
به پشتیِ قدیمیِ قرمز اتاق ...
خوشم ...
از خنده های مادرم
که بوی خوش دست پختش
پیچیده در پستوی خانه ...
اندکی شعر سروده ام
از چشمان پر زرق و برق مادرم
چند خطی نوشته...
عصرها که می شود
مخصوصا اگر پاییز باشد
آدم دلش می رود که یک فنجان چای بخورد با تو
آنوقت می توان گفت طعم چایی ،عصر پاییز ، بوی تو
همان بهاری است که در راه است
سازهای آبی -سولماز رضایی
برای گفتن دوستت دارم خیلی به خودت سخت نگیر
تو وقتی چیزی هم نمی گویی میدانم دوستم داری
مثلا وقتی برایم چای میریزی خیلی دوستت دارم را صد بار گفته ای
سولماز رضایی
دلتنگ باشی...
آشوب باشی...
دلسردم باشی...
چ شود!
مث چایی میشی..
همون چای سرد تلخ ک نگاشم نمیکنن!
نویسنده: vafa \وفا\