متن کپشن عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کپشن عاشقانه
دلتنگم و درمان دلم صدای توست
حیرانم و فرمان تنم، ندای توست
سرگشته از این عشق و رسوایی
ویرانم و من جان و تنم برای توست
کاش در آخر این قصه ی پر غصه وصالی باشد
باز از چشم تو در چشم من از عشق نگاهی باشد
گرچه من بنده ی کافر شدم و سجده به آدم کردم
یا رب ای کاش که در خواب شب از یار نشانی باشد:)!
از وقتی اومدی تو زندگیم !
از وقتی که دیدمت و تو آغوشم فشردمت ،
از وقتی که دستای سرد و لرزونم رو تو دستای گرم و امن تو گذاشتم ،
تازه فهمیدم عشق ینی چی!
تازه فهمیدم ؛
استرس و دلهره بهم رسیدن و باهم موندن یعنی چی ،...
یه روز اومد بهم گفت :
تنها داراییم چشماته
اگه از زندگیم بری
ورشکسته ترین و فقیر ترین
آدم میشم..
راستم میگفت گاهی دارایی آدمها فقط پول نیست
گاهی بودن و نفس کشیدن ِ کسی که دوسش داری ،
میشه تنها داراییت..
حواستون به این دارایی هاتون باشه ؛
چون...
💭
من خیلی وقت است عشق را پیدا کرده ام.
عشق جایی میان چمدان کهنه مادربزرگ به رنگ یک جفت گوشواره ی فیروزه ای آنهم با اولین پس انداز آقاجان پنهان شده بود .
عشق شکلاتی آب شده در جیب آن پیرمردی بود که قند داشت اما حاجیه خانم جان...
منو با گرمی دستات
دوباره غرق رویا کن
بذار گم شم تو آغوشت
واسم عشقو تو معنا کن
کوثرمرادی فر❤
سخت است
فراموش کردنت
وقتی مدام
به تو فکر میکنم
باید تو را از حافظه ام
بیرون بکشم
ماهی وقتی از آب
بیرون بیایدمیمیرد
عاشق که باشی
از همه چیز میترسی
حتی از بخشندگی خداوند
شاید کسی دلبرت را آرزو کند
و خداوند مستجابش
✍️ رامین وهاب
دلتنگت که می شوم
به دیدار نیمکت قدیمیمان میروم
اندکی آنجا می مانم
و محو تماشای دریا می شوم
تو چقدر شبیه دریا بودی!!!!
مراشیفته خودکردی،
به اغوش کشیدی و درعشق خود غرقم کردی
وهنگامی که غرق در عشقت بودم !!
مرا به سوی ساحلی نا امن پس زدی
تو...
پیرمردی خسته از دنیای خود
از میان کوچه های شهر میگذشت
یاد معشوق در میان پاکت سیگار او
کس ندانست !!
اما سخت عمرش گذشت......
دریافت عشق آسونتره یا پرتاب پیکان الهه ی عشق؟
ما انسانها عاشق می شویم تا خصوصیاتی همچون شجاعت ،پشتکار،قدرت،جسارت را که در خود نمی یابیم در جفتمان بیابیم.و آن خصوصیات منفی که در نیمه پنهان وجودمان هست مثل ضعف،ناسازگاری،خشم و ... را در نیمه گمشده مان نبینیم.
از اینرو برای...
(بی پروا)
در هر دم و بازدمم
در رگ و پیوند من
در غم پنهان من
در جان و تنم
پیدا و ناپیدای منی
همچون پیچکی
از ساقه های خشک و عریان من
می پیچی و بالا می روی
فزاینده و بی پروا
پیچک سبز خیال منی
تو خدای منی...
(دلبر)
همه ی راه ها و کوچه ها
برای من به یکجا منتهی می شود
در ذهنم تو را می خوانم
با نگاهم تو را جستجو می کنم...
کاش در کوچه های عاشقی
کنار گلدان های شمعدانی
دستانت را پیچک تنم می کردی
تا با تو عبور کنم
از...
(عشق)
دستم را بگیر
به دنبال من بیا
تا تو را با حریم امن نگاه پر از نیاز خود آشنا سازم
با من بیا
تا تو را به خلوت ترین کوچه های دلم
قدم زنان ببرم
با من بیا به خلوت شبانه ام
تا زیباترین واژه هایم را
که آبستن...
(عطش)
آنگاه که در سایه ی مبهم شب
در بستری چمنزار
از آسمان شب
عشق می بارید
در سکوتی بی پروا
در راهرویی مملو از کاج های خاموش
قدم زنان در رگ های تنم
به استقبال عشق آمدی
نفس هایت را در بارشی شجاعانه
به اندام خسته ام دمیدی
...هجوم...
(پروانه)
دستم را بگیر
به دنبال من بیا
تا تو را با حریم امن نگاه پر از نیاز خود آشنا سازم
با من بیا
تا تو را به خلوت ترین کوچه های دلم
قدم زنان ببرم
با من بیا به خلوت شبانه ام
تا زیباترین واژه هایم را
که آبستن...
✍🏻عبارت تاکیدی:هر نهالی با امید روزی جوانه میزند،امید را در خانه ی دلمان با رویا زنده نگه داریم.
🌱
نهال،دختر آخر پروین دخت، هرروزصبح به محض چشمک زدن خورشید، ازلابلای پرده ی تور اتاقش، به آرامی با سرانگشتان ظریفش ، پلکهای هنوز در خواب مانده از رویایش را، نوازش میداد...
مگر عشق چیزی فراتر از آن است
که من صدایت کنم و جانم گفتنِ تو
روحم را به پرواز در بیاورد؟!
پریا دلشب
باور کن!
دل که تنگ باشد،
ناگهان،
وسط جمعی، یک نگاه آشنا
مابین خواندن کتاب، یک جمله آشنا
لا به لای قدم زدن تنهایی، در خیابانی آشنا
در حال خرید میوه، یک عطر آشنا
یا حتی در حال نوشیدن قهوه، در کافه ای آشنا
در حال چک کردن موبایل، عکسی...