100 متن کوتاه کتاب دل‌گویه‌های بانوی احساس ۱۴۰۳ جدید 2025

متن های کوتاه درباره کتاب دل‌گویه‌های بانوی احساس

100 متن کوتاه کتاب دل‌گویه‌های بانوی احساس ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن کتاب دل‌گویه‌های بانوی احساس برای اینستاگرام و بیو واتساپ

نباشد، جفایت؛ «گلم!» باورم

نگردد، به جز، مِهرِ «تو»، در سرم

از احساسِ پاینده در جامِ دل

تو سرشار کن: کام و هم، ساغرم

زهرا حکیمی بافقی
کتاب دل گویه های بانوی احساس

نباشد جفایت «گلم» باورم
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

در امواجِ دلم، بحرِ حسین است؛
گلِ احساسِ دل، بهرِ حسین است؛
تمامِ کربلای دشتِ جانم،
دمادم خانه و شهرِ حسین است...
زهرا حکیمی بافقی
(کتاب دل گویه های بانوی احساس)

در امواجِ دلم بحرِ حسین است
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

وجودم با تو سرشار از وفا شد؛

سراسر، شور و دنیای صفا شد؛

میانِ جان شکفته نوگُلِ عشق؛

و احساسم به مِهرت مبتلا شد...

زهرا حکیمی بافقی،
کتاب: دل گویه های بانوی احساس.

🌿❤️🌿

وجودم با تو سرشار از وفا شد
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

درونِ سینه حسّی ناب دارم؛

دلی سرگشته وُ، بی تاب دارم؛

به رویای رسیدن، تا گلِ عشق،

دمادم دیده ای بی خواب دارم...

زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

    🌿❤️🌿

درونِ سینه حسّی ناب دارم د
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

از رنگ و ریا هیچ نبردی بویی؛

با نوگلِ خوبی و صفا هم خویی؛

آن قدر، تو بیرنگی و خوبی؛ گلِ من!

که احساسِ دلم جز تو نبیند رویی!

زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

🌿❤️🌿

از رنگ و ریا هیچ نبردی بویی
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

پُررنگ ترین رنگِ وفا هست دلت؛

بی رنگ تر از، آبِ صفا هست دلت؛

از جنبه ی احساس و گلِ خوبی و مهر،

همواره چه بی رنگ و ریا هست دلت!

زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

🌿❤️🌿

پُررنگ ترین رنگِ وفا هست دلت
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

دمیده باز هم بوی محرم؛
شده جاری به هر جا اشکِ ماتم؛
گلِ احساسِ جانها گریه دارد؛
همه، گُلدشتِ دلها گشته دَرهم...
زهرا حکیمی بافقی (کتاب دل گویه های بانوی احساس)

دمیده باز هم بوی محرم شده جا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

به هر جان، بیکران، مهرِ حسین است؛
گلِ خورشیدِ جان، مهرِ حسین است؛
در اوجِ لحظه های سردِ احساس،
تبِ گرمایمان، مهرِ حسین است...
زهرا حکیمی بافقی
(کتاب دل گویه های بانوی احساس)

به هر جان بیکران مهرِ حسین ا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

میانِ حسّ جان، مهرِ حسین است؛
شفاعت بخشمان، مهرِ حسین است؛
نمی ترسد، دل ار، لغزیده گاهی؛
چرا که، بیکران، مهرِ حسین است...
زهرا حکیمی بافقی
(کتاب دل گویه های بانوی احساس)

میانِ حسّ جان مهرِ حسین است
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

چه زیبا می شود با دل قرارم؛
لبِ دریا و چای دبش و یارم!
چه احساسِ خوشی دارم کنون من!
تمامم را به یارم می سِپارم!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

چه زیبا می شود با دل قرارم ل
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

ای سازِ دوباره ی دل من!
آوازِ دوباره ی دل من!
احساس دمیده ای به قلبم؛
همرازِ دوباره ی دل من!
زهرا حکیمی بافقی
کتاب دل گویه های بانوی احساس

ای سازِ دوباره ی دل من آوازِ
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

صبح آمده؛ با خنده نموده است: «سلام»/
صد پنجره با عشق گشوده است؛ سلام/
احساسِ خوشی، داده به دل، دست کنون/
رنگِ شبِ تیره، چو زدوده است؛ سلام/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب دل گویه های بانوی احساس

صبح آمده با خنده نموده است «
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

بگو حرفِ قشنگِ مهرَبانی؛
که پُر گردد دل از، حسّی نهانی!
زمانی که: دلم بسیار تنهاست،
مرا سرشارِ خود کن؛ می توانی!
زهرا حکیمی بافقی
کتاب دل گویه های بانوی احساس

بگو حرفِ قشنگِ مهرَبانی که پ
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

برگرد، به سوی قلبِ حسّاسم باز!
برگرد؛ بیا، به نزدِ من، با آواز!
در رقص بگیر، شورِ احساست را؛
از نو، بِنِما، تو عاشقی را، آغاز!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

برگرد به سوی قلبِ حسّاسم باز
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

قلبم به هوای تو زند شورِ نفس؛
حسّم به جز از «تو» نکند میل به کس؛
زیباست نگاهی به دلِ من که فقط،
محتاجِ نگاهِ دلِ «تو» باشد و بس...
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.
🌺❤️🌺

قلبم به هوای تو زند شورِ نفس
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

وجودم با تو سرشار وفا شد؛
سراسر شور و دنیای صفا شد؛
میانِ جان شکفت از تو، گلِ عشق؛
و احساسم به مهرت مبتلا شد!

شاعر: زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

وجودم با تو سرشار وفا شد سرا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

تبی در حسّ جان و هوشمان گُل کرد/
دلی در سینه ی گُل پوشمان گُل کرد/
به سمتم، آمدی؛ من هم به سوی تو/
روانه گشتم و آغوشمان گُل کرد/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

تبی در حسّ جان و هوشمان گُل کر
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

تو و حالِ پُر از، احساسِ مبهم؛
تمامِ لحظه هایت غرقِ ماتم؛
عسل بانو! چه طعمی دارد این عشق؛
که با دل می چشی آن را دمادم!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

تو و حالِ پُر از احساسِ مبهم
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

نبودی در دلِ شب های قلبم/
و پوچ و هیچ شد رویای قلبم/
ز بس لرزیده دل، حسّی، نمانده/
پر از خالی شده، دنیای قلبم
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

نبودی در دلِ شب های قلبم و پ
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

گلم! جز «تو» نمی خواهم سری را/
نمی خواهم، به جز «تو» دلبری را/
نباشد حسّ من مانندِ زنبور/
که بعد از «تو» بجوید دیگری را/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

گلم جز «تو» نمی خواهم سری را
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

از روزنِ احساس، تو را دیده دلم/
پروانه ی رخسارِ تو گردیده دلم/
هر برگ، زِ گلبرگِ رخِ خوبِ تو را/
تکرار به تکرار، پسندیده دلم/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

از روزنِ احساس تو را دیده دلم
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

همین مهری، که دل را برده از دست،
به سانِ برگِ پاییزی که زردست،
نهانِ دفترِ دل، پاره کرده ست؛
قسم بر محوِ احساسات خورده ست!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)

همین مهری که دل را برده از دس
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

ای حسِّ بی مِثل و مَثَل! صبح به خیر!
احساسِ دیوانِ غزلِ! صبح به خیر!
شیرین شده، با «تو» پگاهِ دلِ من؛
شیرین تر از، جامِ عسل! صبح به خیر!

زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

ای حسِّ بی مِثل و مَثَل صبح ب
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

وجودم، با تو سرشار از، وفا شد/
سراسر، شور و دنیای صفا شد/
میانِ جان شکفته، نوگلِ عشق/
و احساسم، به مهرت، مبتلا شد/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.
☘🌺☘

وجودم با تو سرشار از وفا شد
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

تقدیم به جوانان:
نگاهت را به مهرِ آسمانی کن!
سپاسِ ایزدت، تا می توانی کن!
جوانی و، تنت سالم؛ ببین این را؛
و با ژرفای احساست، جوانی کن!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

تقدیم به جوانان نگاهت را به
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

صدای نوحه ها می آید ای دل!
غمی، در حسّ ما می آید ای دل!
سرای سینه ها آکنده از غم؛
شهید از کربلا می آید ای دل!
زهرا حکیمی بافقی
(کتاب دل گویه های بانوی احساس)

صدای نوحه ها می آید ای دل غم
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

تو دیدی که: به قلبم درد، جاری ست؛
همان دردی، که تب می کرد، جاری ست؛
نخواندی، حسّ پُردردِ دلم را؛
هنوز آن التهابِ سرد، جاری ست!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

تو دیدی که به قلبم درد جاری
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

تو وُ، حالِ پُر از، احساسِ مبهم؛
تمامِ لحظه هایت، غرقِ ماتم؛
عسل بانو! چه طعمی دارد این عشق؛
که با دل می چشی، آن را، دمادم؟!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

تو وُ حالِ پُر از احساسِ مبه
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

همه، احساسِ دل، پُرشور و شِین است؛

دوباره، ماتمِ مولا حسین است؛

شده، سرچشمه های شادِ دل، خشک؛

چرا که اشکِ غم، جان را در عِین است...

زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

همه احساسِ دل پُرشور و شِین
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

🍂🍁🍂
میانِ برگ، برگ مهربانی،

نوشتم حسّ دل؛ تا تو، بخوانی؛

نوشتم که دلم، فصل انار است؛

تو پاییزی؛ که آن را، می تکانی!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍁پاییزانه ها
🍂🍁🍂

میانِ برگ برگ مهربانی ن
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

شد کارِ دل از، هجرِ رخت، خوردنِ غم؛
از این همه غم، سروِ قدم هم، شده خم؛
گردیده خزان، حسّ نهان از غمِ مهر؛
مهری به دلم بازبدم؛ ماهرخم!

زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
🍁 پاییزانه
🍂

شد کارِ دل از هجرِ رخت خوردن
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

🍂🍁🍂
صفا دارد گلی، پُرحسّ و خوشبو؛

که می روید به یکرنگی، زِ هر سو!

زمین می افتد آخر، برگِ پاییز؛

زِ بس رنگی شده، سرتاسرِ او!

زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
🍁پاییزانه🍁
🍂🍁🍂

صفا دارد گلی پُرحسّ و خوشبو
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

پاییز برایم تپشِ خاطره هاست؛

هر رنگِ قشنگش، جهشِ مهر و وفاست؛

دنیای دلم، حسّ غریبی دارد؛

انگار در این فصل، دل از غصّه رهاست!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍁🍂

پاییز برایم تپشِ خاطره هاست
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

پیراهنِ زردِ شوق را پوشیدم؛

پُرشور، برای دیدنت، کوشیدم؛

با دیدنِ تو، قرمزِ قلبم حس کرد:

از دامنِ سبزِ عاطفه، جوشیدم!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂

پیراهنِ زردِ شوق را پوشیدم
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

دلم بود از، نهالِ غم، چنان پاییز؛
محبّت، چشمکی زد؛ غصّه شد ناچیز؛
بیا، در باغِ قلبم؛ تا ببینی که:
دل از، سبزینه ی احساس شد لبریز!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)

دلم بود از نهالِ غم چنان پای
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

پاییزِ دل انگیز و گُلِ حسّ صفا؛

بی تابی و بی خوابیِ نبضِ دلِ ما؛

من، منتظرِ بوسه ی بارانیِ تو؛

تو، منقلب از، رویشِ رویای وفا!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂

پاییزِ دل انگیز و گُلِ حسّ صفا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

گُل بوسه ی احساسِ تو شورانگیز است؛

مشتاق به چیدنش، دلِ پالیز است؛

از رویشِ شورِ مِهر، در دیدنِ تو،

پیراهنِ زردی به تنِ پاییز است!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂

گُل بوسه ی احساسِ تو شورانگیز
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

گُل بیز، دل از: رویشِ جان خیز شده؛

سرریز، دل از: شورشِ یک ریز شده؛

با شوقِ تو را دیدن و حس برچیدن،

بر قامتِ من، لباسِ پاییز شده!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂

گُل بیز دل از رویشِ جان خیز
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

🍂
در نبضِ دلم، جز تو نباشد، تبِ کس!

در سینه ام از تو، بتپد، موجِ نفس!

پاییز شد احساسِ دلم، در غمِ هجر؛

با مهر، بیا و، به دلِ زار، برس!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍁 پاییزانه
🍂

در نبضِ دلم جز تو نباشد تب
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

صفا بارید، بر دشتِ دلم، یک ریز؛
از آن گردید، غم های گران، ناچیز؛
زِ پالیزِ وجودم، مهربانی رُست؛
و حسّ دل، رها گشت از، نمِ پاییز!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)

صفا بارید بر دشتِ دلم یک ریز
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

پاییز برایم تپشِ خاطره هاست؛

هر رنگِ قشنگش، جهشِ مهر و وفاست؛

دنیای دلم، حسّ غریبی دارد؛

انگار در این فصل، دل از غصّه رهاست!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍁🍂

پاییز برایم تپشِ خاطره هاست
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

فنجانِ دلم، قهوه ی رویای تو دارد؛

پیمانه ی جان، جوششِ صهبای تو دارد؛

وقتی بدهی دستِ دلم، دستِ گُلت را،

احساسِ نهان، عطرِ دل افزای تو دارد...

زهرا حکیمی بافقی
(الف احساس)

🍃🌸🍃

فنجانِ دلم قهوه ی رویای تو دا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

همه، احساسِ دل، پُرشور و شِین است؛
دوباره، ماتمِ مولا، حسین است؛
شده، سرچشمه های شادِ دل، خشک؛
چرا که، اشکِ غم، جان را، در عِین است...
زهرا حکیمی بافقی
(کتاب دل گویه های بانوی احساس)

همه احساسِ دل پُرشور و شِین
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

هوایِ گریه باز از نو، در عِین است؛
تمامِ قامتم، از غم، چو غِین است؛
گلِ احساسِ جان، گریان شده؛ چون،
عزای مردِ حق، مولا، حسین است...
زهرا حکیمی بافقی
(کتاب دل گویه های بانوی احساس)

هوایِ گریه باز از نو در عِین
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

🍁🍂🍁

چه پاییزِ دل انگیزی ست جاری،

درونِ قلبِ پُرمِهرِ بهاری!

که گفته، حسّ غم بخشد به دنیا،

گُلِ پاییزِ خوشرنگِ شراری؟!

زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍁🍂🍁

چه پاییزِ دل انگیزی ست جار
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

دمیده باز هم بوی محرم؛

شده جاری به هرجا اشکِ ماتم؛

گلِ احساسِ جان ها گریه دارد؛

همه، گُل دشتِ دل ها گشته دَرهم!

زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

دمیده باز هم بوی محرم شده
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

با یک دلِ حسّاس، پر از، احساسم
افسوس که هرگز تو نداری پاسم
آب از سرِ من هم که گذشته دیگر
بگذار بگویند که آس و پاسم
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (کتاب دل گویه های بانوی احساس)

با یک دلِ حسّاس پر از احساسم
ارسال شده توسط سروده‌های زهرا حکیمی بافقی (متخلص به الهه‌ی احساس)
لینک متن

احساس، به جامِ نگهِ «تو»، دارم؛

پیوسته از این حسّ صفا سرشارم!

آیا که شود، باز بیایی پیشم؛

تا بنگری احساسِ دلِ بیمارم؟

شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب: دل گویه های بانوی احساس

احساس به جامِ نگهِ «تو» دارم
ارسال شده توسط سروده‌های زهرا حکیمی بافقی (متخلص به الهه‌ی احساس)
لینک متن

نگاهت مثلِ دریاهای آبی ست؛

طراوت دارد و، مانندِ آبی ست؛

و دور از جان کند، حسّ عطش را؛

چو جامِ آن، گرفتارِ سرابی ست!

شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب: دل گویه های بانوی احساس

نگاهت مثلِ دریاهای آبی ست
ارسال شده توسط سروده‌های زهرا حکیمی بافقی (متخلص به الهه‌ی احساس)
لینک متن

نگاهت بر دلم، «احساس» می کاشت؛

ستاره، چشمکِ نابِ تو را داشت؛

کجایی؛ تا که باز از بسترِ مِهر،

کنم بوسه، زِ لب های تو برداشت؟!

شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب: دل گویه های بانوی احساس

نگاهت بر دلم «احساس» می کاشت
ارسال شده توسط سروده‌های زهرا حکیمی بافقی (متخلص به الهه‌ی احساس)
لینک متن

نگاهت، در دلم، گردیده روشن؛

صفا داده، به جانم؛ همچو گلشن؛

من از، حسّ نهانِ جان سرایم:

فدایت، شورشِ جامِ دلِ من!

شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب: دل گویه های بانوی احساس

نگاهت در دلم گردیده روشن
ارسال شده توسط سروده‌های زهرا حکیمی بافقی (متخلص به الهه‌ی احساس)
لینک متن

یک شب بیا؛ تا بنگری:
این قلب بی تاب مرا؛
حال مرا؛ احساس دل؛
چشمان بی خواب مرا!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

یک شب بیا تا بنگری این قلب
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

در آغوشت چه آرامم!
چقدر عشق ست در کامم!
شرابِ بوسه ی احساس،
شده، پیوسته ی جامم!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

در آغوشت چه آرامم چقدر عشق س
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

هر چند که سرد است جهان با دلِ خونم؛
جاری ست، از او، غم، به رگِ حسّ جنونم؛
صد شکر که در فصلِ زمِ پُرنمِ دنیا،
با مهرِ محبّت شده دل گرم، درونم!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)

هر چند که سرد است جهان با دلِ
ارسال شده توسط سروده‌های زهرا حکیمی بافقی (متخلص به الهه‌ی احساس)
لینک متن

به من حق ده، دلم بی تاب باشد؛
وَ درگیرِ تبی، بس ناب باشد؛
زِ هجرانِ گلِ ماهِ شب افروز،
تمامِ حسّ جان، بی خواب باشد!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب دل گویه های بانوی احساس)

به من حق ده دلم بی تاب باشد
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

ای حسِّ بی مِثل و مَثَل! صبح به خیر!
احساسِ دیوانِ غزلِ! صبح به خیر!
شیرین شده با تو پگاهِ دلِ من؛
شیرین تر از، جامِ عسل! صبح به خیر!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

ای حسِّ بی مِثل و مَثَل صبح ب
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

معمّای گل و شبنم!
تو را حل کرده ام، هردم؛
میانِ جدولِ احساس؛
درونِ دفترِ قلبم!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

معمّای گل و شبنم تو را حل کر
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

ای نغمه ی عاشقانه ی دل!
خوش ضرب ترین ترانه ی دل!
«احساس» گرفته شوق تو باز؛
برگرد؛ بیا؛ بهانه ی دل!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

ای نغمه ی عاشقانه ی دل خوش ض
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

آواز کن حسّ تبی با دلِ خود!
پرواز کن تا تپشی؛ تا دلِ خود!
وقتی، دلت، می تپد از، بلبلِ مهر،
در یاد کن یا تبِ گُل؛ یا دلِ خود!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

آواز کن حسّ تبی با دلِ خود پ
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

تب های من پُر از، بهانه ی عشق ست!
لب های من پُر از، ترانه ی عشق ست!
شب های من پُر از، ستاره ی احساس؛
دنیای من پُر از، جوانه ی عشق ست
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

تب های من پُر از بهانه ی عشق
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

یک شب بیا؛ تا بنگری:
این قلبِ بی تاب مرا؛
حالِ مرا؛ احساسِ دل؛
چشمان بی خواب مرا!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

یک شب بیا تا بنگری این قلبِ
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

در سکوت دل خود، داد زدم؛
داد دل، یکسره فریاد زدم؛
بس که احساس دلم، درد و غم است،
مشعل غم، به ره باد زدم...
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

در سکوت دل خود داد زدم داد
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

نشسته بی قراری در دلِ من!
هوای انتظاری در دلِ من!
تمامِ من، از احساسِ تو شد شاد؛
تمامِ توست جاری در دلِ من!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

نشسته بی قراری در دلِ من هوا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

چقدر این دل هوای سرد دارد؛
هوای پر ز خاک و گرد دارد؛
ز بس شبنم چکاند احساس قلبم،
دلم شب بوی زرد درد دارد...
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

چقدر این دل هوای سرد دارد هو
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

نکن بیداد بر قلبِ حزینم؛
که از بیدادِ تو، نقشِ زمینم؛
رسد تا آسمانها، شورشِ دل؛
اگر حسّی ز تو، هرگز نبینم!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

نکن بیداد بر قلبِ حزینم که ا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

هوایِ گریه باز از نو، در عِین است؛

تمامِ قامتم، از غم، چو غِین است؛

گلِ احساسِ جان گریان شده؛ چون:

عزای مردِ حق، مولا، حسین است...

زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

هوایِ گریه باز از نو در عِین
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

صدای نوحه ها، می آید ای دل!

غمی، در حسّ ما، می آید ای دل!

سرای سینه ها، آکنده از غم؛

شهید از کربلا، می آید ای دل!

زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

صدای نوحه ها می آید ای دل
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

در شعرِ دلم، زایشِ احساس،
عیان است؛
همچون تپشی که: زِ دلِ مهر،
وزان است؛
مهر آمد و خورشیدِ محبّت زده چشمک،
بر روی دلِ من که چو پاییز،
خزان است!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب دل گویه های بانوی احساس)

در شعرِ دلم زایشِ احساس عیا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

در آغوشت نمِ آرامشم جاری ست/
و سهمِ سینه ام، احساسِ سرشاری ست/
تمامیِ تنم پُرگردد از مهر وُ/
وجودم پُرتپش، از شورِ بسیاری ست/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

در آغوشت نمِ آرامشم جاری ست
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

فریاد کن، حسّ تبی، با دلِ خود!
پرواز کن، تا تپشی؛ تا دلِ خود!
وقتی، دلت، می تپد از، بلبلِ مِهر،
در یاد کن، یا تبِ گُل؛ یا دلِ خود!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

فریاد کن حسّ تبی با دلِ خود
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

برخیز؛ بیا، نزدِ دلم؛ دلدارم!

آخر، منم انسانم و یک دل دارم!

یک دل؛ که نه صد دل، شده ام شیدایت؛

گل بوسه ی حس، بر لبِ «تو»، می کارم!

شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب: دل گویه های بانوی احساس

برخیز بیا نزدِ دلم دلدارم
ارسال شده توسط سروده‌های زهرا حکیمی بافقی (متخلص به الهه‌ی احساس)
لینک متن

برایت مهربانی کاشته دل!
صفای همزبانی کاشته دل!
بخند از نای احساسِ وجودت؛
چرا که شادِمانی کاشته دل!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

برایت مهربانی کاشته دل صفای
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

بگو حرفِ قشنگِ مهرَبانی؛
که پُر گردد دل از حسّی نهانی!
زمانی که دلم بسیار تنهاست،
مرا لبریزِ خود کن؛ می توانی!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

بگو حرفِ قشنگِ مهرَبانی که پ
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

تو دیدی که به قلبم درد جاری ست؛
همان دردی که تب می کرد جاری ست؛
نخواندی حسّ پُردردِ دلم را؛
هنوز آن التهابِ سرد جاری ست
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

تو دیدی که به قلبم درد جاری ست
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

برگرد به سوی قلبِ حسّاسم باز!
برگرد؛ بیا، به نزدِ من با آواز!
در رقص بگیر شورِ احساست را؛
از نو بِنِما تو عاشقی را آغاز!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

برگرد به سوی قلبِ حسّاسم باز
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

صدای نوحه ها می آید ای دل!

غمی در حسّ ما می آید ای دل!

سرای سینه ها آکنده از غم؛

شهید از کربلا می آید ای دل!

زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

صدای نوحه ها می آید ای دل
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

سپیدارِ سپیده، شد شکوفا
در احساسم شکفت امواجِ رویا
به چشم اندازِ زیبای نگاهت
دوباره، دوختم چشمِ دلم را

زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس

سپیدارِ سپیده شد شکوفا در ا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن

نکن بیداد بر قلبِ حزینم؛
که از بیدادِ تو، نقشِ زمینم!
رسد تا آسمانها شورشِ دل؛
اگر حسّی ز تو، هرگز نبینم!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

نکن بیداد بر قلبِ حزینم که ا
ارسال شده توسط الهه‌ی احساس
لینک متن
ارسال متن