و چقدر یک فصل کم است
برای باریدن تو
کاش لااقل کلاغی بودم؛
بی لانه...
های زمستان!
همین که یخ ها را
از روی ِ کبودی های زیر چشمانت کنار بزنم
بهار سبز می شود .....
چه برفی روییده !
کاش پانگذارد هیچ بهاری برآن
خُنُک بماند
دشت زمستان...
آ ی زمستان...
کوتاه بیا
این همه برفت را به سینه نزن
من فصل ممتد کولاک قطبیم
فاطمه بلندکردار...
چه خوب بود زمستان
هروقت می رسید
خانه مان گرم می شد...