پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بسم الله الرّحمن الرّحیمتویی آفتاب منصوب بر آسماننور تو آشکار است در دل جهانتو یی ستاره ای که در سحرگاهانزیر سایه تو روشن میشود کارواندر عشق و وفا نباشد بهتر از ما رنگ تویی بوی تو در دستانشانبا نگاهت چون ستاره های آسماندل را به راه عشق و محبت بکشاناین شور و امید را در دل مردمانبا شعله ی عشقت بر افروزشان...
مال خودت هر چه به من داده ای با همه احوال پریشانی امقصه عشق تو به آخر رسید منتظر نقطه پایانی امشعله از عشق تو زبانه کشید عشق تو آتش به جهانم کشید دفتر عشق تو پر از آتش است آمده بودی که بسوزانیم...
امروز با تمامی روزهای سال فرق میکندامروز شعله عشق دراین دنیا روییده استهمسرم عشقم آذر ماهی مهربون من تولت مبارک...