متن شوق دیدار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شوق دیدار
عمریست کـہ בر خیال خوב
بوسـہ گرفـتن ز لبانش،
شـבہ کارم.
من نباشم چـہ کسـے، ناز کشـב ناز تو را.
چـہ کسـے بوسـہ زنـב آن لب شیرین تو را.
من نباشم چـہ کسـے غرق نگاہ تو شوב.
چـہ کسـے سخت بغل گیرב، آغوش تو را.
آخر دنیا
یک لحظه صبر کن! به تماشا نشسته ام
دنبال کیستی تو؟ من اینجا نشسته ام
رودی که در هوای تو مانند ماسه ها
عمری به شوق ساحل دریا نشسته ام
تو در کنار زنبق و نسرین و نسترن
من در کویر واهمه تنها نشسته ام
گفتی بیا، به...
کبوتر عشقت، در آسمان دلم پر میزند،
اما هر پرش یادگاری ازتومی ماندبرایم.
باد و باران عشقت را باخود آورد
ولی هیچ کدام نتوانست شوق دل من را از تو دور کند
فاصله ها نمی تواند قلبم را از تو دور کند، فقط عشق را میان این فاصله ها بیشتر می کند. 💔
آرامشم در چشم تو خانه گزیده است بیا
چون رود در آغوش دریا رسیده است بیا
بیتو دل از این شهر غمبار خسته شد
جانم به هوای تو پرواز گزیده است بیا
خشکیده بر لبانم
لبخند مهربانی
کز شوق خنده هایش
عمریست بی قرارم
تمام لحظهها در تب تو بیدارند
به مصرعی، به مصراع، به شوقِ دیدارند
طلوعِ صبح تو نزدیک شد، نگاه کن
ستارههای شب ظلمت به ظهور امیدوارند
به هر نسیم، نفس میکشد به یادِ تو دل
که کوچهها همه چشمانتظارِ تکرارند
جهانِ خسته به یک نیمنگاه تو خوش
زمین و آسمان...
لبهای تو بهترین جایگاه است،
برای بوسه هایی از جنس دلتنگی.
شوق دیدار تو..،
اشک میشود بر گونه ی ما.
کاش امشب..،
تو به خواب منِ دل خسته پیدا بشوی.
هر لحظه با، آوای دل، کردم صدایش
گفتم که شاید، یک نَفَس، در بر، بیاید
آخر، کجا رفت آن زمانِ کودکیهام؟
یک بارِ دیگر، کاشکی، مادر، بیاید
دل، دوست دارد، دستِ گرمِ پُرمحبّت
گرمای دستش، کاشکی، بر سر، بیاید
از بوسههای گرمِ او، احساسِ مهری
در سرسرای سینه و، پیکر، بیاید
کاش بهتر میشد احوالِ دلم،
با نگاهِ پرشرارِ دلبرم!
بوسه باران میشد از، لبهای یار،
گل به گل، اندامِ دل؛ سرتاسرم!
اری گناه میکنم،
آن دم که در خیال خود.
محکم در آغوش منی.
بعید است،
موج دلتنگی تو جانم نگیرد.
کاش پایان همه دلتنگی هامون.
رسیدن به تو بود.
فکر چشات نمیزاره،
که خواب به چشم من بیاد.
تو ای تنها دلیل و آخرین شوق نفس در تن.
بیا تا آخرین لحظه کنارم باش و یارم باش.