الانتون بوی پارسالمو میده
بهار من بُوَد آنگه که یار می آید
شعر بانداژ کردن زخم های روح است.
خدا نخست مرد را آفرید بعد فکر بهتری به سرش زد.
دردی است درد عشق که درمان پذیر نیست
درِ قلبِ من بسته بود تو از کدام در وارد شدی؟
وصله ی جون منی!
ابری یا ابریشم ماه بی روسری زیباتر است
کفشاش گرونه ولی ارزون پا میده
باشد که ناگهی نگهی هم بما کند
می رود عمر،چه در بند جهانید شما
به کسم مکن حواله که به جز تو کس ندارم
یسریا تفریحشون،خیانته :)
خوشآ روزِ وَصل:)❤️
هر کسی تو زندگی یکی رو داره تو هم یکی منی❤
مرگ یعنی: تو بروی عزراییل نیاید..!
حس میکنم که لحظه، سهم من از برگهای تاریخ است
مرا با حقیقت بیازار اما با دروغ آرامم نکن
شر همیشه یک طرف معادله است
حسادت یعنی زوال نعمت دیگران را خواستن
چشمانم چشم انتظار نگاه توست
با خیالت بیخیال عالم شده ام ッ
به دل گفتم ز چشمانش بپرهیز ...
آدمیزاد اگه یه دفعه سرد بشه،دیگه هیچوقت سردش نمیشه