متن بغض
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بغض
بغض دارم؛ ولی دلم می خواد
با صدای بلند گریه کنم
شب به چشم هات خیره شم تا صبح
صبح تا شب یه بند گریه کنم
شاعر: علیرضاسکاکی
بغض هایمان را از بس حبس کرده ایم
تبدیل به زندانبان های ماهر برای بغض ها شده ایم من خود یک زندانبان پر از زندانی هایی هستم که آماده لبریز شدنن.
زهرا هاشم زاده
من هر روز با او صحبت میکنم
در پشت میزی زیبا در کافه ای قدیمی
من غزل میشوم او شور میشود
من غرق می شوم او ناجی می شود
من مات می شوم او مبهوت می شود
من درد او درمان
او سرد می شود من گرما
من حرف می...
آدم هر چقدر هم ادعا کند
که می تواند تنهایی اش را قُلدرانه به دوش بکشد...
باز هم در خلوت خود
نیازمند حضور گرمی است که
ظرفِ شنیدنش را با دردهایش پر کند.
تا گوشه ای از ذهنش آرام شود
از اینکه قرار نیست غم هایش را سر بسته، به...
بغض آمده است مرا گرفتار کند
دیوانه ی کوچه و خیابان کند
تو بگو ای یار به کدام کوچه ای؟
به کدام در، این دل باید زاری کند
رو راست باش با من ای یار
بگو که دروغ بود تا این دل تمام کند...
سجده صاد