متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
اینجا با منی ،اینجا می گرید
آنجا با منی ، آنجا می گرید
هر آنجا بامنی ،هر آنجا می گرید
اینجا در انزوای تاریک تو
ابر در آسمان
ستاره در ماه
شب در شب می گرید
بگو ای دوست
بگو کیستی ...؟!
که در منزلگه من
درد و فغان ز...
و در آن هنگام که مفتونِ شکوهِ نگاهت شدم؛
عشق معنا گرفت
به راستی که زبان به چه کار آید وقتی؛
تلاقیِ دو چشم، مثنویِ هفتاد منِ دیگری ست؟!
...
آمدی تا مَن زِ مَن خالی شود
یک مَنِ سرکش بمیرد
تا که مَن عالی شود
شیما رحمانی
هر کس « عشق » بکارد ،
« آرامش » دِرو می کند .
حجت اله حبیبی
تو فاتح سرزمین عشقی
ومن در فکر
فتح آغوش تو
نسرین حسینی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
تویی آفتاب منصوب بر آسمان
نور تو باشد آشکار در دل جهان
تو یی ستاره ای در سحرگاهان
زیر سایه تو روشن میشود کاروان
در عشق و وفا نباشد بهتر از ما
رنگ تویی بوی تو در دست شان
با نگاهت چون ستاره های آسمان
دل...
بعضی آدما انگار مهره ی مار دارن
انگاری با یه نگاه طلسم میکنن و بند دلتو به خاطرشون گره میزنن ، گره ی کوری که حتی دندون منطق هم نمیتونه بازش کنه.
مهارت عجیبی تو ثبت ثانیه های زندگیت به نام خودشون دارن جوری قلب و ذهنتو اشغال میکنن که...
غفلت از دل برد ما را بحر عشق
موج دریا آمد و آرم نشست
گفت از من بشنو ای مجنون عشق
صبر باید کرد بر این راه عشق
راه دشوار است و مقصد پر خطر
هم قدم باشد فغان و درد و غم
گر تو بی دل گردی اندر راه...
در شهر شوم بنام از عشق شه ام
شیدا شدن از عشق بسی خوش قدم است
دیوانه کند عشق مرا چون مجنون
دیوانه شدن ز عشق عاقل شدن است
موهای تو پریشان باشد بهتر است
شانه می خواهی چکار
مستِ بویِ عشقِ قلابی شدم
تا در آخر مرده ای ماند از تنم
تو دگر از عاشقی اَت دم نزن!
که تماما مرثیه و ماتم اَم
ردِ چشمم را بگیر و تو ببین
این منم یا اینکه تندیسِ غمم؟!
شیما رحمانی
ای عشق،تو رویای محالم شده ای
یک دلخوشیِ رو به زَوالم شده ای
میبینمت هر روز، ولی میدانم
چون عکس، فقط قابِ خیالم شده ای
سپیده اسدی
مهربان
با این من عاصی سخن از صبر مگو
ما باز می آییم...
آبی تر از دریا!
از کوچه ی دیروز
همراه با فردا!
با وسعتی از نور
با آسمانی شاد!
هم شوق با بوسه،
از هرچه غم آزاد!
با چشمه ها هم فصل
با رویشی پربار!
ما بازمی آییم
با عطرِ گندم زار!
در انتهای شب
اندوه مغلوب...
می خواهم
از تو بنویسم و تمام جهان دلنوشته ام را بسرایند...
تا تو لذت بخش ترین لبخند دنیارا بزنی... و من زیباترین لبخند دنیارا ببینم
می خواهم عطر وجودت تمام جهانم را پر کند..
تا شراره هایِ تبدارِ وجودم خنک شوند
می خواهم تورا را همچون یک نسیم در...
نسترن بیگانه شد با دردِ من
من خطاهایش ندیده رد شدم
عاقبت چیزی که از این عشق ماند
این منم که کاملا مرتد شدم
شیمارحمانی