متن آرزو
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آرزو
چه کسی میدانست قاصدک ها
بعد از فوت کردن به کجا می روند
این همه آرزو به آسمان فرستادن و دست خالی برگشتن طبیعی نیست ...
(( اسب سیاه بالدار ))
آسمان
در آغوش ابرهای تردید
با لهجه ی من حرف می زد
باران
نام کوچک دختری را میخواند
که در نیمه شبی تاریک
پشت انفجار باورهای سست
زیر شمعدانی های مرده
عروس میشد
طعم گس بوسه هایش
چشمه ها را فرو می خورد و پس...
دفتر را ورق زدم قلم را در دست گرفتم . قلم میخواست تو را فراموش کند . قلم میخواست تو را فراموش کند ورق میخواست فصل دیگری آغاز کنم از فصل دلتنگی به فصل عاشقی
از فصل عاشقی به فصل دیوانگی
قلم میخواست از تو نگوید بس است دیگر بس...
شعر من التهاب یک درد است
راوی قصّه های تنهایی
نقطه چین های پشت هم خالی
آرزوهای رفته و واهی
می نویسم به روی بوم دلم
واژه هایی تکیده و تبدار
مینویسم ولی نمی بینی
انعکاسی ز واژه ی انکار
هرچه کردم نشد به جز یادت
مرهمی بر تب دلم...
بگذار گره دستانمان
محافظ آرزوهایمان باشد...
من و تو...
آینده مان...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
آرزو دارم ناخواسته بدست اوری. آن چه راکه خواسته ات هست
و شگفت زده با خود بیاندیشی :ایا کسی برایم آرزو کرده بود!
ملاقات تو رازی آتش افروز و سکر آور است
آرزویی در پس هر لحظه و جاذبه ای مدام
مجموعه ای از لطیف ترین بهانه های زندگی
اینگونه است که تو را ساده و بیشمار
دوست دارم و صدای سخنت را که ...
از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر ……...
ناگه بادی آمد ...
پنجره ی دیده ی مرا گشود
با وزشی که بود
زلفانم را همراه خود ربود
آغاز زندگی ام یک لحظه ای بود!
چشمانم را که باز کردم
در آرزو شنا کردم
رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)