متن باران
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران
بنام عشق ، بنام خالق غوغا در این خیابانها
مرا با خود بگردان در تمام این خیابان ها
میان دستهایت جا بده دست غریبم را
مبادا گم شوم در ازدحام این خیابانها
رها کن گیسوانت را زیر باران در خیابان ها
که عطر بوی تو را می خواهد این خیابان...
بنام عشق ، بنام باران بنام خالق غوغای این خیابانها
ای عشق مرا با خود بگردان در تمام این خیابان ها
میان دستهایت جا بده این دست تنهای غریبم را
مبادا گم شوم زیر باران در ازدحام این خیابانها
رها کن گیسوانت را زیر باران در خیابان ها
که بوی...
پنج شنبه ابری ست با بغض
روی دشت خاطرات...
پنج شنبه پنج نم باران است بر یادها، آرزوها، خاطره ها...
پنج شنبه نسیمی است که رها
در دالان هزارتوی گذشته ها می گذرد
و بر خاطرها گرد یادآوری می پاشد..!!
ارس آرامی
هوا ، بارانی ست
آهنگ باران زیباست
چشمهایم ، پشت پنجره
حسرت زیر باران
خیس خوردن دارد
می روم
آزاد . . .
رها . . .
زیر باران . . .
بلکه غم های خاک خورده ام را بشویم
رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)
.
وقتی نگاه پر سکوتم را ...
بر قاب خالی خاطره های قدیمی می اندازم
نمی دانم...
از جان این دنیا چه می خواهم
وقتی ترنم سبز بادهای وحشی بودن را
مژه های به خواب رفته ام را
از میان واژه های خیالی و توهم بار
از میان چهار چوب...
باران می بارد
تو کجایی آخر ...
مگر آن روز ندادی دل ما را سوگند
به همین بارش باران که شود شاهد ما
نرویم هیچ کجا از سر دعوا
تو کجایی اخر ...
باران می بارد
همه دکلمه ها را خودش می خواند
تو کجایی آخر ...
باران ...
دلش...
من و مردم این شهر برای استجابت دعا به صحرا رفتیم !
هر دو طلب کردیم .
آنها باران و من تو را !
باران که میبارد ، نمی آیی ؟
ماه مرا نگریست ...
شب قصه خواند ...
زمان گذشت ...
آرزوی باهم بودن زمان را مکدر ساخت
تنها شاخه ها مرا فهمیدند
کسی از سر شاخه ها خبر نداشت
طوفان بی پروا آنها را شکست
ماه کنار من به مهمانی نشست
انتظار ابدیت را در مسیر عشق تثبیت کرد...
باران که آمد
بیا
بعداز باران
رنگین کمان دیدن دارد
صیدنظرلطفی
باز به خیابان شهر، نم باران زده است
چتر و باران هست و من همراه را گم کرده ام
ارس آرامی
♡•°بیا و زیر چتر من پناه بگیر!
نمی خواهم باران عاشقت شود.
می خواهم از عشق من تر شوی:) •°
چشمانم ابری ست؛
همراهم--
چتری خواهم داشت
--به احتمالِ باران!
گاهی آنقدر بی قراری که نفست بالا نمی آید ، آسمان دلگیر، کوچه ها غم گرفته وچتر ها ،خاک خورده وتو، می باری تمام دل تنگیت را بر صفحه ی خاطرات تا سبک شوی
اما گریه امانت می برد وباران می شوید تمام شهر گونه ات را
دل به کوچه...
*✲سلام نرگس جان!
حرف زیاد است و وقت کم!
قول داده بودم که اولین باران بهاری را باهم تماشا کنیم!
دیدی زیر قولم نزدم؟!
~•~•~•~•~•~•
باران می بارید. نامهذی رضا را در دست داشت و به تابوتش نگاه می کرد.
لبخند زد. رضا همیشه سر قولش بود:)