دوست دارم تو را برای یک روز از خدا قرض بگیرم و فردا هر چقدر تماس گرفت گوشی را بر ندارم...
روزهای سخت می آیند و می روند تا مزه ی قهقه های بلند از زیر دندان زندگی نرود... تا طعم نان داغ صبحانه ی مادر بوی تکرار و رنگ دلزدگی به خودش نگیرد! روزهای سخت می آیند و می روند که از میان هزاران، همین چند رفیق ناب و چند...
امشب دست به دامن کسی باید شد که گر چه دست ندارد اما شهره است در دو عالم دستگیر است خدایا امشب قسمت می دهم به وفای ابوالفضل به عشق بی انتهای ابوالفضل به مقام و جایگاه ابوالفضل حاجت حاجتمندان را روا بفرما
امشب در نقطه تلاقی شعبان و رمضان به هنگامه وداع از آن و نشستن بر سر خوان بیکران رحمان بی گمان میزبان خود خداست پس هر آنچه آرزو دارید، درخواست کنید که امشب، شب استجابت دعا است
امشب دوباره از ته دل تو را آرزو میکنم.... امشب دوباره به خدا می گویم که بغلت کند...ببوسدت و چراغ اتاقت را خاموش کند... امشب دوباره با خودم " شبت بخیر عزیزم " را تمرین می کنم.... خدا را چه دیدی...؟! شاید شبهای بلند همین تابستانی که می آید پر...
برای تو برای چشمهایت برای من برای دردهایم برای ما برای اینهمه تنهایی ای کاش خدا کاری کند...
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﯿﻔﺘﺪ ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺩﻗﺖﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﭼﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻪ ﺁﻣﺪﻥ ﻣﻬﻤﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺭﻭﻥ...
ماه من، غصه اگر هست، بگو تا باشد! معنی خوشبختی، بودن اندوه است...! این همه غصه و غم این همه شادی و شور چه بخواهی و چه نه، میوه ی یک باغند...! همه را با هم و با عشق بچین...! ولی از یاد مبر؛ پشت هر کوه بلند، سبزه زاریست...
گام هایت را استوار تر بردار..........!! اگرچه راه سرشار باشد از سنگ ریزه های تردید........! تا قله چند قدم بیشتر نمانده است.... و او که در توست دستانت را خواهد گرفت......! باور کن خدای مهربانی داریم......!!!!
اگر هر صبح لبخندِ دلنشین ات ونگاه مهربانت برکت زندگی ام باشد چیز دیگری از " خدا "نمیخواهم جز همیشه بودنت در کنارم....
نگران نباش، هیچ اتفاق خاصی نیفتاده فقط کمی دلتنگ تر شده ام کمی خسته تر، کمی افسرده تر کمی پیرتر، کمی.... راستی که چقدر کمی هایِ زیادی دارند به احوالاتِ بدِ این روزهای من اضافه میشوند میدانی من همیشه از سمتی زمین خوردم که اعتماد داشتم تکیه گاهم خواهد بود...
کاش امسال خدا رزق مرا بنویسد: " اربعین...پای پیاده ... سفر کرببلا"
و خداوندگار پالت را در رنگین کمان آویخت ولوله ای بر پا شد نور پاشید گل روئید و دختر خنده ای زد و آهسته گفت : که خدا را دید
با خدا باش و پادشاهی کن
چه زیبا نگاه میکنی آدم اسیر میشود با این نگاه ها خدا را خوش نمی آید این همه اسارت!
مطمئنی " خدا " لحظه ای که به خودش احسنت گفت. .، تو رو به رویش نبودی؟
با انسانهای مثبت معاشرت کن؛ چون آنها بر اندیشه وعقل ورفتارت تأثیر می گذارند؛ و تو بصورت ناخودآگاه به انسانی مثبت تبدیل خواهی شد؛ آنگاه شروع به تاثیر بر دیگران خواهی کرد ! اگر کسی با تندی تو را نصیحت کرد، سخنش را قطع نکن چون در پشت تندی اش...
تو عزیزِ خدایی و آرزوی کسی در این دنیا که هر روز صبح به شوقِ دیدن تو چشم هایش را باز می کند! هر روز صبح خندان تر باش! آرام تر؛ مهربان تر؛ بخشنده تر؛ صبورتر؛ باگذشت تر..! حواست به نگاه خدا باشد که چشمش به زیباتر شدن و لایق...
وقتی دلت زخمی است خدا را با تمام توان صدا بزن خدا همیشه یک معجزه در آستین دارد که از مرور زمان زودتر زخم دلت را التیام می بخشد می دانی معحزه خدا چیست ؟ معجزه خدا فقط عشق است !
اسیر ابرهای سیاه ست آفتاب در آسمان شعر من پنجره ی چشمم با پرده های ضخیم و زمخت سرد و سنگین از کدورت های کهنه پوشیده اند و خدا..... خدا به تماشا ایستاده است
و جهان عاشق چشمان سیاهت شده است و خدا قاری قرآن نگاهت شده است حیف موهای بلندت که کوتاه کردی حیف که در کار خدا باز دخالت شده است
در میان ماهرویان ماهروی من تویی گر نترسم از خدا گویم خدای من تویی
اردیبهشت یعنی اول عشق بازی گلبرگ و شبنم یعنی اول جاده ی دل بستن جوانه اردیبهشت را باید روی دور آرام زندگی کرد یک گوشه نشست و عاشقی کرد با صدای بلند خندید و با پچ پچ عاشقانه ی باد در گوش باغچه به رقص درآمد اردیبهشت یعنی عاشقی یعنی...
مطمئن باش که این آهِ نه چندان سوزان آنچه را با تو نکرده ست خدا خواهد کرد