متن عاشقانه کوتاه

حال خیابانی را دارم
که عاشق قدمهای کسی است
که سال ها از
پل عابر پیاده عبور میکند!

باز از کجایِ این شهر
رد شدی که باد عطرَت را
انداخته به جانم، که دیوانه شدم...

از حالت پاییزی چشمان تو پیداست
تقویم من امسال پر از روز مباداست

شود سبز باغ امیدت صبر داشته باش.

ای پنهانی ترین اتفاق من!!!
چرا نمیفتی؟؟؟

تو لبخند بزن،
جنگ جهانی چهارم به عهده من...!

انکه تو را دوست میدارد
رنج تو را به دوش میکشد .

نیم رُخَت بِه از تمام جهان

فرزاد هاشم زاده

باید ماند و به تو ثابت کرد با موی سپید هم زیبایی

سرده سرد است،

اما در کنار تو،

خورشیدی در پیراهن دارم!.

طولش نمی دهم؛
- بیا،،،
هلاکِ آمدنت،
--منم!



لیلا طیبی(رها)

جانا
تو فقط باش تا وجودِ تو
آرامِ جانِ من شود ❤️

#م_محبوبی_کیا

مسکن این شب های من آهنگ صدای اوست که آرامش را در قلبم تزریق می کند

یاسمن معین فر

تو تنها تک ستاره چشمک زن قلبمی

یاسمن معین فر

تو مثل همان چای دم کشیده
دم صبحی
که اشتیاقم به هرچیزی
به تو بیشتر است ....🫂😻



عزیزحسینی
فرشته رضایی

صبح
می دمد
عطر دوست داشتنت
بر دل بی قرارم
وقتی طلوع می کند
صبح دیگری

سفر کردم
پنهانی
به سرزمین گرم دلت
در زمستان یخ زده
وتو
بی خبر از این سفر کردن من

تنها
در این دنیای غریب
در پس واژه ای هستم
که بسرایم
تنها چشمان تو را

هر طلوع صبح
فقط عشق تو
شیرین می کند
فنجان دلم را

نفس می کشم
با واژه هایی که در هم گره می زنم
گردن بزن دست هایم را
اگر غیر از تو و عشق
چیزی بنویسم


مجید رفیع زاد

تو با من چه کردی که لابه لایه کتاب های درسی هم
دنبال تو میگردم .....!

در جان خسته من
موسیقی شوق می شود
صدای خندهایت
بیا
محبوب من ،که از وجود تو
طلوع می کند
خورشید زندگی ام

صدای تو
طلوع صبح من است
آنگاه که می خندی
وثانیه های زمان باتو می خندند
در چشمهای من

من اگر بخواهم عشق را نقاشی کنم،
چشمان رنگ شبت را بر بوم نقاشی طرح می زنم، غنچه ی لبخندت را نقش بر بوم می کنم.