متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
یکی باید بیاید تا بفهمد،
پیامِ شعرِ احساسِ دلم را...
رفتی؛ جدا کردی، از احساسم، نگاهت را؛
امّا، دلم قرص است؛ کآخر، بازمیگردی!
ماجرای مهرِ تو، با جوششِ احساسِ من،
قصّهای، از قصّههای عاشقانه گشتهاَست!
من،
هر روز،
به تکرارِ خطوطِ تاریکِ تاریخ،
خط خطی میشوم...
من،
خط خطی میشوم هر روز:
در سکوتِ نگاهم؛
در چروکِ چشمهایم...
یوسف گم گشته را دیگر تو کنعانی مخوان
با زلیخا همنفس گردیده مصری گشته است
تقلا می کنم هر شب که اشکم را بپوشانم
به یادت نیمه های شب چونان موج خروشانم
مُردم از چشم انتظاری گشته ام دیگر هلاک
ردّ پایت گمشده، ای بی نشان ، ای بی پلاک
به گردابی در افتادم که از آن ناگزیری نیست
مرا تا مرز نابودی کِشد امواج موهایت
عشق اگر از چشم تو آغاز گردد.
به رسوا شدنش می ارزد.
لعنت به هوایی که...
آرامش آغوش مان را ندید و طوفانی شد.
نگران من نباش.
چیزی جز دلتنگی تو مرا از پا نخواهد انداخت.
دگر راهی برای دل نمانده، تو را باید بی وقفانه بوسید.
بخشش را از نبودنت آموختم.
که باران شد و بر خاطر من بارید.
انگار نبودنت تمامی ندارد.
خسته نشده ای از این همه نبودن.
کاش پایان این همه نبودن ها.
بودن اجباری بود در بغلم.
بهار باشـב و باراט
تو نباشے
بهار بـہ چـہ کار ایـב..
پرانتز باز کن دستانِ مهرت را برای من
که تا احساس گیرم، از صفای بیکرانِ تو
درونِ دستهایت، زندگی دارد، سرورِ دل
تمامِ حسّ جان مانده، میانِ بازوانِ تو
عسل میریزد از: جام لبانت، در پگاهِ مهر
چه شوری دارد آن، گلبوسه از: شیرینلبانِ تو
میانِ جدولِ سرشار، از گلواژههایی ناب
معمّای محبّت، میشود حل، با بیانِ تو
اگر روزی بمانم، در جنونِ معنی مهرت
شود تعبیر، نبضِ جان، به دستِ مهربانِ تو