100 متن کوتاه فراموش ۱۴۰۳ جدید 2024

احساسات بیان نشده
هیچوقت فراموش نمی شوند ...

بعضیام یه جوری فراموشت میکنن
که دوس داری ازشون بپرسی
آخه یعنی من انقد عادی بودم؟
این همه حرف زدیم
این همه خندیدیم
این همه،
کاش بشه این همه ها مون رو پس بدن!

به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست چقدر بلند فریاد بزنی
او دیگر صدایت را نخواهد شنید

بعد از رفتنش هیشکی نتونست جاشو‌ بگیره، حتی خودش بعد از برگشت :)

دلم میخواست تا ابد دوسِت داشته باشم ولی انقد دلتنگم گذاشتی که دیگه حتی نمیخوام بهت فکر کنم!

هرچقدرم که خوب باشی
آخرش ازت یه آدم بد میسازن
که راحت تر فراموش شی ...

فراموش کردن تو
توهم سرباز خسته ای ست
که خیال می کند
چون جای زخم روی تنش نیست،
سالم به خانه بازگشته است!

خاموش می شویم
فراموش می شویم
انگار هیچگاه نبوده ایم

می‌دانی چه موقع از روی دوچرخه می‌افتی؟ زمانی که رکاب زدن را فراموش کنی. زندگی نیز این‌گونه است.

حواست به مادرت باشه
بهش بگو دوسش داری
فراموش نکن/ تو تنها کسی هستی که صدای قلب *مادرت* را از درون شنیدی!

آرزو می کنم
بتونید فراموش کنید
کسی رو که فراموشتون کرده...

سه گروه را هرگز فراموش نکن :

آنها که در شرایط دشوار کمکت کردند
آنها که در شرایط دشوار رهایت کردند
آنها که در شرایط دشوار قرارت دادند...

کسی نیست در این گوشه فراموش تر از من

همه چیز می گذرد
اما همه چیز فراموش نمی شود.

ذوق اولین بغل
زود فراموش میشه
ولی بغض آخرین بغل
هیچ وقت فراموش نمیشه

خاطره ها
فراموش نمی شوند
بلکه
ته نشین
می شوند. . .
هراز گاهی
هم می خورند
و تورا هم
با خودشان
هم می زنند . . .
هی
هم می زنند. . .
هی
هم می زنند . .

شاید یک روز...
به ندیدنت...به نشنیدن صدایت
و به جای خالیت عادت کنم
اما فراموش کردنت
هنری ست که اصلا ندارم

درست همون جایی که میگم ،
برای همیشه فراموشت کردم...
همون جایی که حرفت میشه و
میگم بیخیال بابا!...
آره
دقیقا همون جا


هنوز دوستت دارم..

گفته بودم بعد ازین باید فراموشش کنم
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را

قسم خوردم به چشمانت فراموشت کنم اما
چرا باران که می‌گیرد فقط یاد تو می‌بارد؟

آدم باید یکی و داشته باشه که با بغل کردنش همه چی و فراموش کنه، حتی خودشو!

️️️

دوست خوب اگه آن سر دنیا هم که باشه فراموش نمیشه و جایش تو قلب آدم محفوظه

عصر دیروز از کنارت رد شدم
اما نشناختمت
گفتم که
فراموشت کرده ام ..!

گاهی میان مردم در ازدحام شهر
غیر از تو هرچه هست، فراموش می‌کنم ...!

شاید کسی که با او خندیده ای را فراموش کنی،
اما هرگز کسی را که با او گریسته ای از یاد نخواهی برد...

باور کن چیزی به نامِ رنجِ عظیم ، تاسفِ عظیم ، خاطره یِ عظیم و .. وجود ندارد. همه چیز فراموش می شود ، حتی یک عشقِ بزرگ. این همان چیزی است که زندگی را تاسف بار و در عینِ حال شگفت انگیز کرده است

هر وقت یکی
بهت گفت:خیلی مهربونی...
خوشحال نشو...
مهربونا زود فراموش میشن...

همانطور که وقایعِ واقعی فراموش می‌‌شوند ، بعضی وقایع که هرگز اتفاق نیفتاده‌اند می‌توانند در خاطرات طوری زنده بمانند که گویی اتفاق افتاده‌اند ...

ما نمی تونیم چیزی رو فراموش کنیم
فقط انقدر درد میکشیم و عادت میکنیم
تا بالاخره همه چی واسمون
عادی و کمرنگ میشه...

زمان می‌گذرد،
خاطرات محو می شوند
احساسات تغییر می‌کنند،
آدم ها می‌روند
ولی قلب، هیچ وقت فراموش نمی‌کند.

سال‌ها عشق ؛
در دقیقه‌ای نفرت فراموش می‌شود !

I love sleep.
You forget about pain,problems, stress,everything for a while.

من خواب رو دوست دارم.
براى یه مدت درد، مشکلات، استرس
و همه چیز رو فراموش میکنى.

فاصله آزمون دلهاست.
یا دلتنگ میشوی
یا فراموش....

باور کن
چیزی به نام رنج عظیم، تاسف عظیم و یا
خاطره ی عظیم وجود ندارد،
همه چیز فراموش می شود،
حتی یک عشق بزرگ.
این همان چیزی ست که زندگی را
تاسف بار و در عین حال شگفت انگیز کرده است.

همگی در حال فراموش کردن
آدم هایی هستیم که
یه روزی باعث میشدن شدن
دنیا روبه خاطرشون
فراموش کنیم

هر وقت کسی بهت گفت:
خیلی مهربونی...
زیاد خوشحال نشو!
چون مهربونا هم دستشون نمک نداره،
هم خیلی زود فراموش میشن....

فراموش نمی شوی
مانند اولین لحظه که دیدَمَت
مانند اولین جانمی که از لبانت شنیدم
مانند آخرین لحظه ای که
دست تکان دادی، دور شدی و رفتی

فاصله یعنی
در پی زمستان که فراموش شد سایه ی درخت...!

حادیسام درویشی

حواست باشد که چه شخصی را ،
برای آمدن چه کسی کنار می گذاری
و فراموش اش می کنی!
می دانی، هیچکس پرده را برای
آمدن "تاریکی" به داخل اتاق
کنار نمی زند!

بگذار که یک عمر فقط قهوه ببویم
تا بلکه فراموش کنم عطر تنت را

با یاد تو
همیشه در زیر باران خاطرات
خیس می شوم
هرگز نمی توانم فراموشت کنم
چونکه دلتنگی
تنها یادگاری است
که از تو دارم


مجید رفیع زاد

کاش اتفاقی دور بودم
آخرین زنگ
آخرین نامه
آخرین نگاه
همان که مدت ها در ذهن میماند و
هیچگاه فراموش نمیشد

هرگز یادم تو را فراموش نمی شود دلبر
بعد از این تو را به خدا
می سپارم با دیدگان تر

ترسِ توست:
فراموش کنی خودت را؛
ترسِ من:
فراموش کنم تو را!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)