پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
هر شب اَجرِ بی مهریِ تو رابا تیممِ اشک هایم تجدید میکنم دو رکعت نمازِ دلتنگی می خوانم یٰا رَبْ، لا تَتْرُکُنٖی وَحدٖی (خدایا ، مرا به حالِ خود رها مَکن)اسماعیل دلبری...
مهر که می شودبی مهری غوغا می کند ، زیر پای رهگذران...حجت اله حبیبی...
از بی مهری درخت ،رخسار پاییز زرد شد!برگ ها هیچ کاره اند... رها فلاحی...
با مهر بیا که آذر ، بی مِهر پا به خانه بخت نمی گذارد .حجت اله حبیبی...
کم سو می شود فانوس آرزوهایمبه دست بی مهری ات بادصبا...
در حوالی مهر ،صدایش کردمبا بی مهری سکوت کرد المیراپناهی درین کبود....
همچون ساحلیخسته از ثانیه های دلتنگیدستخوش طوفان بی مهری ات می شوم که امواج خواستنتبا هر جزر و مدی می کشند تخته پاره های آرزویم رابه سرزمین بغض ها و حسرت ها بادصبا...
در امتحان زندگیاعتماد تنها اشتباهی بودکه مرا مردود کرد !محبت هایی که بوی مکر می دادندلبخندهایی که به لب شیرینو در باطن تلخ بودو من در خواب عمیق غفلتکه هرگز بی مهری ات رااحساس نکردممجید رفیع زاد...
مدتهاست دلم را به خاک بی مهریت سپرده ایکه هر پنج شنبه نبودنت فاتحه خوان دلم می شود و گل خاطره ات راپر پر می کندبر مزار دوست داشتنت-بادصبا...
و مهری هم با اندوه ِ بی مهری ات سپری شد ...سیده فاطمه حسینی...
شکستی دل رابه سنگ بی مهریاما گل عشقتشکوفاست در دلهنوزفریده نورمحمدی"یگانه"...
گاهی دلم ،نمی شکندخرد می شوداز نگاه سردت،از بی مهریتاما عجله نکن آسیاب به نوبت.....حجت اله حبیبی...
هیچ وقتکسی که دوستتون داره رو معلق نذارید.گاهی سنگ بی مهریتون به شیشه ی شفاف قلبشون می خورهو دیگه اون آدم سابق نمی شن....
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستمخاطراتت را بیاور تا بگویم کیستمسیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیستصخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم...
او دیده بود از اولِ پاییزهرشب به یادت شعر میخوانمفهمیده بودم زیرِ این بارانتو میروی من خیس میمانمآبان شدم در اوجِ بی مهریابری شدم اما نمیبارمبعد از تو این پاییزِ لا کردارگفته هوای بدتری دارمآنقدر از عشقت نوشتم کهما دسته جمعی عاشقت هستیمدروازه ی این شهرِ عاشق راجز تو به روی هر کسی بستیمبارانِ امشب بهتر از قبل استجوری که فکرش را نمیکردیآبان خبرهای خوشی داردشاید به پای قصه برگردی...
️لایق دوست داشتن است ️کسی که در این بی مهری ها ️جانانه محبت میکند...