متن مهاجرت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مهاجرت
مهر آمده باز..
مهربانی رفته ..
عاطفه رفته سفر..
بیدها سایه ندارند، که به زیر چترش خستگی در بکند پدر پیر زمان؛
خبر ازمجنون نیست
سروها قامتشان خم شده از جور فلک
و صنوبرها هم یادشان رفته وفا
عصر عصر دلتنگی هاست
زمهریر است اینجا ...
کاش بودی سهراب۰۰۰
شهر...
پاییز،فصل کوچ مرغان مهاجر است.
کبوتران
نامه های مرا
با بالهای خود می بردند
به سوی جنوب.
و من....
در شمال تنهایی خود هنوز مانده ام
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#سپید
و من که چلچله در آسمان تهرانم
هنوز عاشق پرواز زیر بارانم
خزان رفت و زمستان هم به اتمام است
ومن که راهیِ یک نوبهار عریانم
سری سخن بگشای و کلامی با من گوی
منی که بی تو اسیر و مطیع فرمانم
تو شمع روزنهای روزگار تلخ منی
بیا برای...
سفر نکن...
سفر یعنی خداحافظی و جدا شدن
سفر یعنی دربدری و درد و غربت
سفر نکن!
آی که چه منتفر از چمدان و رخت سفرم!
و وقتی می بینم قصد رفتن داری
غم و غصه تمام وجودم را می گیرد
و دلم پر از اندوه می شود
سفر نکن!...
هر جا که از عشق سخن به میان آمد،
تو را به یاد آوردم
هر چه شنیدم تو بودی.
هر چه خوانده ام تو.
یاد تو ادبیات را زنده می کند
یاد تو، می آید در کلاس درس. در شعر می نشیند ، از زبان استاد جاری می شود و...
مهاجرت
دلگرمی هم می خواهد
من که از وقتی
به قلب تو مهاجرت کرده ام
هر روز از سرما یخ زده ام...
آفتاب مهر بی مانند تو
بر سر و پای وجود لیلی ات
بشکفانی قلب من با مهر خویش
تا بمانی با همه بی میلی ات
من فدای چشم بیمارت شوم
ای پدر، پر میکشد از جسم تو
درد و رنج و غصه دوری ما
بشکفد نیلوفری در چشم تو
15...
می شود این تن و این وطن باهم مهاجرت کنند؟
با آبادان و شیراز و تهران ومازندران
با تمام بند بند این نقشه
با تمام ذره ذره ی این خاک
برویم یه گوشه دیگر دنیا
و سرود زندگی خوانیم
بر فراز قله ی فردا