متن آزادی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آزادی
پر پرواز دارند، پرنده های دربند
آریا ابراهیمی
سالها آشفته گشتم
به دنبال خود
به دنبال حقیقت وجودم
در تلاش آزاد کردن شاپرک وجودم
که سراسیمه دنبال آزادی بودی
آمدن تو به پایان رسیدن تمام آشفتگی ها بود ….
هزارن شاپرک در چشم های تو آزاد شد ……
در رویاهای مهتابی، زنی به آرامی آواز می خواند،
با ستاره ای درخشان در بالا، روح او بال می گیرد.
در داخل قفسی، پرنده ای در انتظار آزادی است،
نمادی از آزادی، که اسیر است.
او با رویاها، در قلمرو شب می رقصد،
بین سایه و دنیایی بسیار روشن گرفتار...
قندیل های یخ
آویزان شده اند
از دیوار ذهن های ما،
دست های کرخت
نشانه ای می جوید
از کومه ای گرم
از خانه ی آزادی.
فرانتس کافکا:
راه آزادی اجتماع از درون فرد فرد افراد آن جامعه می گذرد، تنها راه خوشبختی و آزادی، بیداری اجتماعی است.
می گویند :
(- با غم نان و بیم جان -
سخن از عشق خطاست)،
امّا،
عشق آزادی،
بر هر دردِ بی درمان
دواست.
در دیاربکر اندیشه، هنگامه ی طلوع آزادی است
صدای زمان، خورشید خیال است
آتش اندیشه ها برآمده از دشت آزادی
روحانیت در جوانی، نور اعتقاد در شبانگاه است
شکوفه اندیشه در ساحل آبی ذهن، می رویید
عصر زیباییست که عشق دریای بیکران آزادی است
غزل قدیمی
ای آزادی !
تو بهترین هستی،
مثل مزرعه های ذرت،
که زیباترین قطعه های وحشی زمین اند...
مهدی بابایی ( سوشیانت )
آزادی چون آسودگی دخترکی ست،
خفته در سایه ی درختان گلابی،
که با نیش زنبور استبداد،
ناگهان به گریه می افتد...
مهدی بابایی ( سوشیانت )
می شود گفت، با صفای جان/
هر کجا، از سرور، بنیادی ست؟/
می شود با هوای دل، حس کرد،
سینه سرشارِ آبِ آزادی ست؟/
کاش می شد؛ نمی شود؛ امّا،/ وقتی احساسِ جانِ شورش زا/
مملو است از، سرایشِ غم ها؛/ بی قرار از، جفای بیدادی ست/
شاعر: زهرا حکیمی...
[•دَرحَسرَتِ آزادی•]
محبسِ ساخرِ فاخری که برایش برگزیده بودند او را از خواسته ی قلبی اش مستغنی نمی کرد.
آزادی اش مرهون میله های زندانی بود که پیله شده بود دور کالبد نحیفش؛ حال دیگر موسم پروانه شدنش فرا رسیده بود و از خانه ی زنگار گرفته اش پس از...
کلاغ پر
گنجشک پر
چین پر
پر چین پر
دیوار بزرگ برلین پر
در اصلاح نژادهای برتر
خودم پر
شما پر
آزادی پرپر
شهرزاد شریف زاده
آزادی(رهایی)
احاطه کرده اند ،
تمامِ وجودم را
رو و شب؛
پرندگانِ مطیع و رامی که عمری خودخواسته گرفتارِ قفس بوده
و حال بعد از مدت ها اسارت،
با اولین پروازِ رهایی
دریافته اند که؛
آزادی
عجب طعمِ دلنشینی دارد!
.هر کجا خواهی برو ای دل ولی آزاده باش
در دیار عاشقی پاک و زلال و ساده باش
دور باش از خودپسندی و دورویی و ریا
در میان اهل معنا وخلوص افتاده باش
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
از هر چه تخته سنگ بیزارم،
چه آنها که سنگ مزار شهیدان و اموات می شود
چه آنها که دیوار زندان...
یا که گاهی مجسمه ای از یک دیکتاتور که
دو راهی آزادی را می بندد...
شعر: روژ حلبچه ای
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی
تا آخر بغض می دوی خانم!
با گریه به خواب می روی خانم!
از دامن شب ستاره می چینی
همبستر ماه می شوی خانم!
گل داده ترانه از سرانگشتت
یک دشت شکوفه مرده در مشتت
از روح تو درد می چکد بر خاک
انگار که نیست سایه ای پشتت
از...