متن درد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات درد
شب به شب از میان پلکم درد
میزند بر هم عمق خوابم را
من که عادت به روز بد دارم
پس بده پس قرار و تابم را
هفته و ماه و سال و قرنی شد
من هنوزم اسیر موهایت
طرح لبخند روی لب هایت
لحن زیبای گفتگوهایت
لاله و سوسن...
صدای شکستنِ قلنج ِ تاریخ را می شنوم؛
که آماده ی شروعِ مجددِ لوپِ تکراری خود است؛
تا باز بشر آبستنِ کودکِ حرامزاده ای شود که صاحبش نا پیداست؛
و فقط دردی بدتر از زایمان و عشقی شبیه به مادرانگی از آن به یادگار خواهد ماند.
هر راه و تلاشی...
در حال بارگذاری...