متن دوری
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دوری
تروریست ها هم،،،
از کشتن دست برداشتند.
تو-اما؛
با دوریت
داری می کشی ام!!
زانا کوردستانی
کوچه غمگین، کوچه خلوت، کوچه تنها؛ شب بخیر!
دوری اما با تو هستم در همین جا، شب بخیر!
آخر هر بغض با لبخند می بوسم تو را
ماه من! زیباست شاید صبح فردا؛ شب بخیر!
◽شاعر: سیامک عشقعلی
اگر چشمانت به دریایی از خون تبدیل شد ؛
هیچ نگرانِ دیدارِ یار مباش ...!
من هم اینجا برای وصالت ،
سال ها خون دل خورده ام !...
محبوب من!
این روزها تنها دغدغهٔ من، دوری توست!
اما این را بدان، که یادت همیشه با من است؛ و این دوری هرگز باعث نمی شود، فراموشت کنم!
زیرا که خودت خوب میدانی، که تپش های قلبم برای توست!
یادت در لحظه لحظهٔ نفس کشیدنم تازه و عشقت مثل خون...
به امید آمدنت
نفس می کشیم
دور ازتو
ویترین این سال
چهار فصلش دلتنگی ست
صیدنظرلطفے(صابر)
دوری
هرچند در من نشسته ای
و جای من شعر می گویی
من اما !
تمام فاصله ها را
می شناسمت وجب به وجب تا دور
با سال های بر باد رفته ی عمرم
خو گرفته ام در کف دستانت
و سروده ام شعر
با لحن ساده ی انگشتانت
مرا...
راحت می توانم فراموشت کنم
اما نیاز هم دارم که
چیزی بزرگ تر از دنیا داشته باشم
تا بتوانم درد دوری تو را در آن جای بدهم
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
این دل، به هوایِ تو غزل می خواند
از دوریِ تو ابر، شده می بارد
ای سروِ خرامانِ من ای عشقِ نهان
با من تو بمان، دلم تو را می خواهد
-بادصبا
جانا ! من از دردِ نهانم می نویسم
از درد با اشک نهانم می نویسم
از سردیِ پاییز و از داغ غمِ یار
هر نیمه شب از عمقِ جانم می نویسم
پژمرده ، باغ و گلشن دل از دو رویی
دلتنگم از بی همزبانی می نویسم
چندیست بی خویشم چو...
ز دوری تو دارم آه و حسرت
به همراه دلم صد درد و محنت
کجایی؟ بی وفا یارِ دل آزار
شدم محکومِ تنهایی و غربت
-بادصبا
شاید مرگ بتواند جسم و نگاه ها دو عاشق را از هم جدا کند
اما هرگز قدرت ندارد که قلب و یاد تو را از من دور کند
🖤 کربلایی/سادات 🥀
به دیدارم بیا ! دلتنگم امشب
به مانند صبا ، دلتنگم امشب
زدی آتش ، دلِ دیوانه ام را
ز دوری، بی وفا! دلتنگم امشب
-بادصبا
بیا
که این همه دوری
نمی ارزد به دلخونی
-بادصبا
دیروز،
قناری خانه مان زبان باز کرد.
من ، غزل هایم را به خوردش دادم
اما او فقط،
مرثیه های دوری تو را
سر داد...
غزاله غفارزاده
دلم تنگ است و دلگیرم/
همش با عشق درگیرم/
بمونی پیشِ من خوبه/
نباشی،ساده میمیرم/
دلم دریایی از درده/
ببین رخساره ام زرده/
نمیدونی که این دوری ت/
چه ها با قلبِ من کرده/
شدم زخمیِ عشقِ تو/
شدم اواره و تنها/
چقد بی کَس شدن درده/
ببین بی تو...
نمانده در دلم دِگرتوان دوری
چه سود از سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته در باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
کاش
کاش لحظه های با طُ بودن آنقدر زود گذر نبود
به وسعت ندیدن نگاهت
خسته ام
چگونه بشکنم؟
ثانیه های سنگین دوریت را