متن زمستان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زمستان
به خواب رفته بودم
آنچنان عمیق
که گویی زمان تعطیل گشته،
ولی اکنون
میان زمستانم بهاری دارم،
که تیزی گرمای قلبش
حتی قلب یخ زده ی زمین را می شکافد
بهار زمستانم قطره ای از آب بود
که دانه عشق
در قلبم را شکافت؛
روئید
بیدار شد
این زنگار سکون...
قرقاولی تنهایم!
زیبا و جسور،
اما دلشکسته،،،
مزرعه ای سبز، خانه ام بود
که پاییز راه در آن نداشت
ناگهان دروگرها
تابستان م را زمستان کردند...
لیلا طیبی (رها)
این روزها
حکایت من و عشق
حکایت زمستان و زردآلو ست
وسط سرما و برف و بوران
دلم هوس آغوش کسی را دارد
که نمی آید
که نمی ماند
که نمی رسد
که نیست!
زمستان برف نمی خواهد
فصل نمی خواهد
با هر حرفی که سردت شد
بدان زمستان رسیده است
رعناابراهیمی فرد(رعناابرا)
کوچه ها را با دانه های برف
آذین می بندند
زمستانی سرد سرد
حجم سرما !
ضربان قلب را می شمارد
و من به دری تکیه داده ام
که زنگوله های یخ
آنرا پوششی دوباره داده اند
آیا برای روییدن دوباره
بهار می آید ؟؟؟
جا مانده فصل من در زمستان، بیا
ورقی بزن و این فصل را بهار کن
ارس آرامی
چه بیهوده انتظار یست آمدن بهار
وقتی یادت در زمستان هم گل می کند
عجیب!!!
-- سرد است،،،
لحظه به لحظه عمرم،
بدونِ گرمای دستان تو!
♥
به دیدارم بیا
گرم شود
-- زمستانِ سرد...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
از فصل های سال،
فقط بهار و زمستان را میشناسم!
که بستگی دارد به؛
--بودنت که چارفصل بهارست وُ،
بی تو،،،
همیشه زمستان!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
زمستان است دیگر
دل زمین به برف گرم است من به تو