متن مرگ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مرگ
سُخنها رَدِپای وَهلِ مرگ است
که دائم با دلِ من در نبرد است
دلی خسته چُنین پیغام سَر داد
که مَرگ با جانِ من در جنگِ سرد است
حسن سهرابی
sohrabipoem
مرگ انتظار نیست
انتظار مرگ است
دلم مرگ می خواهد چرا که یک بار در دستان او جان دادم
آن مرگ تداعی گر آخرین لحظات شیرین با هم بودن است برایم.
مرگی که با دستان او رخ داد را می خواهم.
مرگی که با چشمانم به انتظارش نشستم.
مرگی که چشمانم را به روی او گشودم...
رقص برگ ها را در پاییز دیده ای؟!
آرام و رقصان به استقبال مرگ می روند..
آری انسان های خوب نیز، حکم برگ های پاییز را دارند؛ که از مرگ هراسی ندارند .
خوشا آنان که چو برگ های رقصان پاییز بی باک از تجدید و تهدید و مرگ هستند............
با مرگ اگر تو را میتوان دید
کی می رسد این تولد ما ؟!
به چشمانت خواهم آموخت،که....
زندگی پیمایشی است آرام و فرسایشی
است مداوم تا. مرگ
@sohrabipoem
شعری درباره مرگ
خدایا مرگِ من آسان بِگردان
اَنیسم را به قبر،قرآن بِگردان
شفیعی من ندارم در دو عالم
علی موسی الرضاسلطان بِگردان
شعراز:حسین صالحی
بزرگ ترین ترس ما در برابر مرگ درد نیست. آنچه ما را می ترساند این است که باید کسانی را که دوست داریم بگذاریم و به تنهایی راهی سفر شویم.
» استاد پترزبورگ » جی.ام.کوتسی
در خفا پیر می شویم
حرف هایمان را آنقدر در سینه حبس می کنیم که روح و جسممان را تجزیه می کند
اما به زبان نمی آوریم مبادا با همان ها دارمان بزنند...
در هر دو صورت... مهم نیست.
مرگ حق است!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
کسی از ایستادن بدون چتر زیر باران نمی میرد!
مرگ لحظه ای می رسد که پرستاری نباشد هنگام بیماری با قربان صدقه رفتن ، تیمار داری ات را بکند...
انسان همیشه از تنهایی جان می دهد!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
غمگین بود!
مانند تمام این روزها،تمام این ماه ها،تمام این سال ها و...
نمی دانست کِی گذشت روزهای عمر او
روزهایی که باید جوانی میکرد اما نکرد،روزهایی که باید خوش می گذشت اما نگذشت
خسته بود از این فعل گذشته.
چرا گذشته بود؟!
برای او که هنوز تازگی داشت
انگار...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که ازخاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
که او یکریز و پی درپی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان آشفته و آشفته تر سازد...
ﺣﺎﻟﻢ ﺣﺎﻝ ﮔﺮﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﮔﺮﮒ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ !