نیمى از زندگیست...️ معشوقى که بوسیدن را خوب بلد باشد...
سربه شانه ی جاده در آغوش گرفت مرگ را عاشقی که معشوقش از راه بدر شده بود
عاشق شو دخترم تا وقتى زیر سایه عشق بمانى همه چیز خوب است ، مشکل از جایى شروع میشود که عشق را فراموش میکنیم و خوب یا بد معشوق را ، پای عاشقى میگذاریم …. عاشق شو دخترم … جهان به بها و بهانه عاشقى پابرجاست ، و عاشق تنها...
نیمی از زندگی ست معشوقی که بوسیدن را خوب بلد باشد. ️️️
داد معشوقه به عاشق پیغام که کند مادر تو با من جنگ هر کجا بیندم از دور کند چهره پر چین و جبین پر آژنگ با نگاه غضب آلود زند بر دل نازک من تیر خدنگ از در خانه مرا طرد کند همچو سنگ از دهن قلما سنگ مادر سنگ...
برای هر عاشق هر دیداری با معشوق یک جشن است...
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
لطف کن پیش من از دلبر و معشوق نگو پیش یک آدم معلول نباید بدَوی
یک اردیبهشتی ذاتا عاشق آفریده شده و سند عشق آنها ضمیمه ی همه ی دلهاست. محبتشان خوش رنگ ترین احساس دنیا را به شما می دهد و در چشمان شما تصویر بهشت را حک می کند. حتی گلهای باغچه هم شوریده ی دستان پر مهر یک اردیبهشتی است! اردیبهشتی ها...
. ای معشوق ای محالِ صادق؛ ممکن شو ؛ شانه هایم عطش بوسه های تو را کم دارند ؛ غافلگیرم کن ... ️️️
برای هر عاشق هر دیداری با معشوق یک جشن است... ️️️
اگر یک معشوق تو را خوار شمارد، بزودی معشوق دیگری پیدا خواهی کرد.
هر آدم عاشقی قلب دومی دارد که در سینه ی معشوقش می تپد ...!!
دردم این نیست که او عاشق نیست دردم این نیست کہ معشوق من از عشق تهی است دردم این است که با دیدن این سردی ها من چرا دل بستم...
کم کاری از منه اگه بزرگ ترین نویسنده ی دنیا نمیشم وقتی تو️ قشنگ ترین معشوق دنیایی!!
وای از آن روز تو عاشق شوی و من معشوق پدری از تو درآرم که خدا میداند...
دلبر جانم، مطمئنم تمامِ عاشق هایِ دنیا چه بعد و چه قبلِ ما برایِ رسیدن به عشقشون سختی هایِ زیادی کشیدن از همه نوعش... منظورم البته عاشق هایِ واقعی هستش، که با جرأت میتونم بگم مثلِ من و تو... میدونم چه قدر سخت میگذره این روز ها اما خودت هم...
گاهی آدمها برداشتشان از عشق و تعهد ، هر لحظه کنار معشوق بودن است ؛ در حالی که این درست نیست ! اگر شما دو تا پرنده را به یکدیگر ببندید ، آنها در مجموع چهار بال خواهند داشت ، اما هرگز موفق به پرواز نخواهند شد ...
هر که مشغول به معشوقِ در آغوشش و من به بغل کردنِ زانوی غمت مشغولم
دوست خوبه نه بیوفا زندگی خوبه نه بیصفا عشق خوبه نه بیمعشوق من خوبم نه بی تو
مست عشقم مست شوقم مست دوست مست معشوقی که عالم مست اوست
من و جام می و معشوق، الباقی اضافات است اگر هستی که بسم الله، در تأخیر آفات است
تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد