متن نگاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نگاه
آنقدر چمشهایت زیباست
وقتی به آنها نگاه میکنم
محوتماشا می شوم
غافل از اینکه بدانم چه رنگ است
رنگین کمان چشمهایت
هوش از سرم برده است
جانا تویی و بس
نگاه کن
چه غمی ست پشت سرت
همه در خود خوابشان
برده...
یک تنهائی ی دشوار !…
راز دل عروسک هاست
در سکوت فقط نگاه می کنند
گاهی چقدر شبیه اینها بودیم!
کاش نگاهم
در تو گره نمی خورد
و کشتی آرزوهایم
کنار ساحل چشم هایت
هرگز پهلو نمی گرفت
دستم به جزیره ی آغوشت نمی رسید
و هیچ شبی با صدای نفس هایت
به خواب نمی رفتم
کاش غریبه ای بودم برایت
که بعد از رفتنت
اینگونه بی تو بودن را...
با نگاهت شکنجه می شوم
از زمانی که
به دیگری چشم دوختی
شلاق نگاهت
نه تنها تنم
بلکه تمام زندگی ام را
کبود کرده است
مجید رفیع زاد
قاب نگاهت را
به روی دیوار دلم آویختم
تا دلم
کمتر بهانه ی
چشم هایت را بگیرد
مجید رفیع زاد
پرسید: چند بار دیدیش که اینطور عاشق شدی؟
گفتم : یک دو نگاه
پرسید: چند وقت است گرفتارش هستی؟
گفتم : سالها
اوایل فکر می کردم فاصلمون زمین تا
آسمونه . . .
تو اون ماه آسمون بودی که همه شیفتش
بودن، منم یه آدم معمولی که از ماه فقط
می تونه انعکاس رنگ نقره ایش رو توی
دریاچه داشته باشه!
تا اینکه یه روز وقتی با نگاه نقره ایت
تماشام کردی...
(باران)
نگاهی به آن
تکه ابر بیانداز
تا برایت باران
شوم...
کاش
از چشم اش بیافتد
آن نگاه
آریا ابراهیمی
حالا که قرار هست
یک غروب...
یک نگاه...
یک خاطره...
یک داستانِ تکراری...
یک حسِ مبهمِ همیشگی...
یک برگ....
یک پاییز...
بشود دنیایِ یک آدم ؛
پس اعتراف میکنم به اینکه...
کاش روزی تو هم شاعر شوی...!
ستاره ح
نگاهت سادگی شیرینی دارد...
گویا پنجره ای ست که رو به قلبت باز می شود • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
کاش
از چشم اش بیافتد
آن نگاه
آریا ابراهیمی
یک کران نگاه می شوم
وقتی که آبی چشمانت
به سبز می زند
دریا!
من عاقل ترین بودم اما با نگاهت مجنون شدم
کاف گاف