متن احساسات عمیق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات احساسات عمیق
اصلا موسیقی برای همین بود
برای گم نشدن در برهوت جهان
برای دوست داشتن و دوست داشته شدن
برای من،برای تو،برای ما
چه ها کردی تو با این قلب دیوانه.
که جز چشمان تو چیزی نمی بیند.
چمران به شریعتی:
روزی چمران، نامهای بنوشت با آه
در سوگ یاری بینشان، آزاده و ماه
گفتا که ای علی همراز شبهای سیاهی
رفتی و ماند این دلِ من بیپناهی
ای همسفر! ای خسته از داغِ جدایی
رفتی غریبانه، شدی افسانه، جایی
گفتی که باید زخمها را التیام داد
اما...
برای من آغوشِ تو پیرهن شده است
فراتر از پیراهن شده ست، من شده است
غرورم را به زانو نشاندم ،تا غرورت ب اوج برسد
عشق جریانیست مداوم،
در میان چشم تو تا قلب من.
تا کجا باید رفت
که باد
دنبالت نباشد
و شکوفه های بادام
از سر تنهایی
به شانه های تو
پناه ببرند..
➷➷➷➷➷ نسخـہ בرב بے בرماט را هیچ طبیبے ننوشت ..
شاعرے سراغ בارین با شعر בرماט کنـב ،
این בرב بے בرماט را .
...یک عمر روی پای خود بودی درختِ من!
هرگز نیفتاده به روی شانه ای بارت...
بیا در فصل طوفانزا ، شبی را همقدم باما
که وقت برگ ریزان ها ببینی انقلابم را
زندگی در پی چشمان تو جریان دارد...
پلک بر هم بزنی زندگیم میپاشد...
چیزی که میان من و تو خورده پیوند...
چشمان سیاه تو و دیوانه دل ماست...
بوی خیس بال هایت
فراتر از بوی نمناک زمین
پس از باران است
گریه که می کنی
تمام مساحت دریا
در اشکهایت شنا می کنند...
مرهم زخم ما فقط دعای مادر است.
جز تو هیچ حسی به هیچکس ندارد، دل من..