متن باران
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران
چترت را بگیر
چشمهای من
بزرگ شدیہ
بارانند!
یک قدم برداشتم دور از تو سرگردان شدم
آنقدر باریدم و باریدم و باران شدم
با نسیمی که گذشت از لای موهای سرت
دور خود چرخیدم و چرخیدم و طوفان شدم
بی سر و سامانی امروز این دل را نبین
من همان کوهم که دور از تو چنین لرزان شدم...
میگن بارون، لحظه ها رو خاطره می کنه.
میگن بارون، روی شیشه ی دل وقتی می شینه غم و از بین می بره .
میگن وقتی زیر بارون دعا کنی، دعاهات قبول میشه.
نمی دونم این ها راستن یا دروغ.
شاید هم هر دو باشن، شاید هم نه.
اما این...
کاش، باران بود وتو بودی و خیابانی بی انتها ،
تا شرح دلتنگی برگ ها را آرام آرام ،برایت روایت ، کنم
که بی تو بهارم طعم خزان دارد و خزانم طعم یخ زدگی قلبم را،
وقتی در به در عشق را گدایی
می کند......
حجت اله حبیبی
امشب
باران بند نمی آید
بالشم، خیس باران است
بارانی که تو نثارم کردی
تا هیچ گاه فراموش نکنم رفتنت را....
حجت اله حبیبی
بی تو باران زد وبی چتر زدم دل به خیابان
عطر احساس قناری بکشد سمت درختان
کاش بودی که دلم بغض گلوگیر عطش را به هوا زد
باد بادیدن این صحنه فرو ریخت زبرگ و نم باران...
حجت اله حبیبی
باران
باران که می بارد
ترانه ها آرام آرام
جان می گیرد
و بوی خاک باران خورده
یاد تورا با خود می آورد
باران
بدجور
پشت پنجره
قدم می زند،
چترت را بردار
برویم
با او قدمی بزنیم.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
یادت هست
عصر پاییز را که دل به جاده زدیم و شرشر بارانی را که به شیشه می زد وتو فریاد می زدی ببار بارون که بارشت، دلنشین وتصویر آفرین است
یاد داری برگ های زرد ونارنجی را که با رقص ،دست از دامن شاخه، رها می کردند تا زیر...
رفتی وآسمان دلم ابری شد
می ترسم باران بگیرد
من و بارون و چتری که دستان گرمت را می طلبد...
حجت اله حبیبی
مهر با مهربانی آمده چشمان دل را باز کن
فصل جوانی آمده شور و نشاط آغاز کن
مهرانه را چتری نما افکن بدور انجمن
از شادی و شور و شعف پرواز کن پرواز کن
عباس رئیسی
تو بودی و من
باران می بارید...
عشق دل هامان را تر می کرد...
ما راه خانه را گم کرده بودیم...
هر بار که باران بارید؛ عشق را از سر گرفتم..
به خیال چتر بازی با تو، آرام می گرفتم..
اما امان امان از تو که زیر چتر دیگری):
مبینا سایه وند
من زیر باران خاطرات تو
بدون چتر می ایستم...
یک سرماخوردگی روحی ، می ارزد به مرور آن خاطرات شیرینِ گذشته • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده