متن دلتنگی عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلتنگی عاشقانه
سراب بوده عشق تو، محال بوده عشق تو
شبیه یک تَوَهُّمی ، خیال بوده عشق تو
تو لُعبَتی و خوشگلی ، زبانزدی به عاشقی
برای عاشقانه ها ، مثال بوده عشق تو
همیشه در فکر تو و همیشه با تو زنده ام
به حکم شیخ شهر ما حلال بوده عشق...
سلام ای آشنا یار قدیمی
نسیمت بس گوارا و صمیمیست
جاده بی انتهاست
و من
در آغاز
آغاز باتو بودن..
گاهی ،
نگاهم
ردِ
نگاهیست
که
نگاهی
نکرد
و
گذشت
بگیر دستِ مرا تا دهانِ باد بِبر
لباسِ قافیه ها را دریده ام هرشب
به خود بپیچ کرانِ گناهِ آدم را
حنایِ هاله ی حوّا، شناسنامه ی تب
کمینِ حادثه هایم هنوز سمتِ تو و
صدایِ بویِ تنت دورِ گردنم جاری
من از کجایِ وصالت شروع کنم بانو
که پشت...
شدم بیمار عشق تو.
مرا درمان نیست جز تو.
بمون ولی بخاطر غرور خسته ام برو
برو ولی بخاطر دل شکستهام بمون
تو رو نفس کشیدم و به گریه با تو ساختم
چه دیر عاشقت شدم
چه دیرتر شناختم
تو با منی و بی توام
ببین چه گریه آوره
سکوت کن
سکوت حرف آخره
تنها یادگاری که از تو برایم
باقی مانده ...
بُغضِ سِمِجی است، که غروبهای
جمعه راهِ گلویم را میبند....
بر لبم خنده، ولی در دلِ من ماتم بود
خنده ای سرد، که از گریه ی پر باران بود
هرکجا نام تو را عشق به لب میآورد
پشت آن زمزمهها، سایهای بیپایان بود
رفته بودم که فراموش کنم نامت را
هرچه را یاد نبرده ست، به دل پنهان بود
عاشقی...
موسم غم رسیده
محشری هم رسیده
روز تنهاییِ عشق
هر لحظه دَم رسیده
باز طاقتی ندارم
دلْ راحتی ندارم
امان از سایه مبهم
از لاله های در هم
اگر چه هست دل من
پر از دردا و ماتم
دنیا وفا نداره
بی عشق صفا نداره
تنها شدم ز باغم
که...
کاش پیدا بشوی،
دلم از دلتنگی های پر تکرار دگر خسته شده.
رسد روزی که پایان یابد این دلتنگی من
ولی آن دم که زیر خاک باشد منزل من.
دلتنگی
نام دیگر
زیستن بیتوست
و این
تمام اندوهیست
که همیشه
با همهی نبودنت
دوستش دارم
دلم شد کوره ی آتش
ز دست بی وفا دلبر
بسوزاند دل مرا
تظاهرهای لیلی وار
ای که احوال دلم می دانی
تا به کِی روی ز من گردانی
ز جفایت همه حیران ماندند
دوریت کُشت مرا پنهانی
خانه ی دلتنگی در قلبم بنا کرد.
آن سیه چشمان تو
قشنگ ترین محال آرزوی من.
چه سخته بی تو زندگی.
لبخند که میزنی
قرمزی لبانت قطره قطره
مرحم میشود شرحه شرحه دلم را
ولی دریغ که به رویایی
اما باز بهتر از هیچ الان است
خوبی کن و گاهی به رویا باش
و چه شیرین است انتظاری که از جنس وصال نیست.
بلکه بارقهایست از حضور بینام و نشان یار...
که در نسیمِ خیال میوزد و در سکوتِ کلمات،
نامت را آرام آرام مینویسد بر دل جهان.
چه باک اگر قرنها بگذرد وقتی هر لحظه ،
آیینهایست برای تماشای بیپایانِ تو در...