متن عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه
جهان
بیحضورت
غمی است میان غروب و دریا
سیگاری است میانِ انگشتان
به یاد تو
غم و سیگار
مرا میکِشند و نمیکُشند...
(فرشته، الهیه، اقدسیه،...)
دوستت دارمِ یک کارگر
در این پرانتز
در این مقال نمیگنجد
که آجرهای عشق او
تنهایی میسازند
و آجرهای عشق تو
اختلافِ طبقاتی !
➷➷➷➷➷ ـבر اوج گرمای تابستاט نگاـہ سرבت تنم را به لرزه انداخت...
نگار از ساحل احساس، رد شد؛
چه زیبا خوب بودن را، بلد شد!
نگاهم، چون که بر چشمانش افتاد،
همه حسّم به او، افزون زِ حد شد...
هر گوشهی دل، داغ شود، با تبِ عشقت
گلبوسهی جان، شاد شود، با لبِ عشقت
احساس بگیرد، عطش از: غنچهی لبهات
بیتاب شود دل، به تمامِ شبِ عشقت
دوباره وقت قرار است و بینِ عقربه ها
به شوقِ دیدنِ تو ،جنگ تن به تن شده است.
بنا نبود که لب وا کنم، یقین دارم
به لطف تو دلِ من تشنه ی سخن شده است
پس از یک عمر دوندگی
حالا میخواهم بایستم کنار تو
کمی بیشتر از کنار تو
کنارِ کنارِ کنارِ تو
بادبادکت را دست بگیرم
و به وزیدنِ عشق گوش کنم
به پروازِ قلبت در قلبم...
من چرا شاعر و عاشق نشوم، وقتیکه.
سی و دو حرف الفبا، همه مجنون توأند.
تو، شبیهِ نرگس. روگرفتِ مریم
اسکنِ محبوبه. کُپیِ نسترنی.
تو همان یاسِ منی، یاسمنی
خوابم را
پرنده ای نوک می زد
تو آمدی و لغزید
بالی بر شانه های پنجره
آغوش تو خانـہ ے من است
سـ؋ـت בر آغوش بگیر تا خانه ام در اوج عشق گرم شود..
چه بی رحمانه دلتنگ شده، این دل دیوانه.
چشمت، پرنده نداشت
آغوشت
مثل همیشه نبود
تنها
صدای بریدن میآمد
صدای بریدن
صدای...
چگونه بگویم؟؛
حس کردم
یک درخت ارغوان
در سینهام افتاد !!
از وقتی
سوسوی ستارگانِ مهرآفرین
چشمک زدند
در تلالو چشمانت
آسمانِ احساسم
مشتریِ مِهرت گردید
تو را میپرستمت نه چون مصریان سنگ را
میپرستمت نه چون یکتا پرستان خدای
معبود ویگانه را ..
میپرستمت تا اولین وآخرین پیامبری باشم ک اعجازش بوسه بر گونه های خداوندگار خود می باشد ..
میپرستمت خدای کوچکِ قلب عاشقم
میپرستمت بعشق..
قلب من خانه ے عشق اسٺ
وتو مهمان منـ ے
چشـم من روشـن ازاسمٺ شـده
چشمان منـ ے
حرفهایـت شــــده
آرامش هـر روز و شبـم
همچو پروانه ے عشقـ ے و
تو در جان منـ ے