متن سادگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سادگی
مرا لبخندِ ماه و آفتابی مختصر کافیست
پتوی کهنه ای و نیم خشتی زیرسر کافیست
دل های پاک خطا نمی کنند!
بلکه صاف و ساده هستند،
امروزه،
سادگی، پاکترین خطای دنیاست.
شعر: تافگه صابر
ترجمه : زانا کوردستانی
سادگی بهترین جواب برای پیچیده گی های زندگی است.
اسما رحمانی
به دل مغرور می شوم،
به سادگی خود،
به آنچه که دیگرانی نداشته و من دارم.
آنچه که هستم، همانم!
اما گاهی شایسته، سزاوار نیست ساده بود.
به سادگی محبت کرد.
به سادگی دوست داشت.
به سادگی دست بر سینه نشسته، احترام غیر را واجب دانست.
گاهی باید چون دیگرانی...
سادگی بَسه ،که عاشق تو بودم
منی که، دِلواپسم ،گاهی حَسودم
عَطر تو، اَلکل شده بویی نداره
رفتنت خاکسترِ ،این ته سیگاره
بدون با رفتنت، حِسِت رو کُشتم
خاطرات خوبتم ،با تو سوزوندم
نه دیگه ،چشمای تو، واسم قشنگ نیست
نه دیگه، قلبم واسه، اون روزا تنگ نیست
من دیگه...
گاهی از عمق وجود برای
سادگی ام میگریَم....
دلی ساده دارم که سرم را به باد
می دهد...
ساده دل میبندم ،ساده اعتماد میکنم،ساده میبخشم،ساده آشتی میکنم
اما اگر اشتباهی کنم هیچکس
هیچ گاه به راحتی از اشتباه
من نخواهد گذشت....
کوثرنجفی چشمه
می خواهم
برگردم به قدیم، جایی که زندگی
در قاب عکس های سیاه و سفید
زندانی بود
اما دلخوش
دلم یک جرعه سادگی می خواهد
خمار صداقتم
کجاست تا جرعه ای بنوشم؟
می آید با ادعای عاشقی
تمام دار ندار قلب ت را بر می دارد
چند روزی می ماند
و میرود
تو می مانی و دیواره های سرد قلب ت
و یک عمر کلنجار با دل و سادگی هایش
نگاهت سادگی شیرینی دارد...
گویا پنجره ای ست که رو به قلبت باز می شود • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
تنهایی تاوان همه ی «نه»هایی است که نگفتم....
تا دل کسی نشکند...
همه دوستت دارم های آبکی که جدی گرفتم
همه سادگی که در این دنیای هزار چهره خرج کردم...
تنهایی...
تاوان همه ی خوش بینی است که به دنیا و آدم های این روزها داشتم...
این همه سادگی و...
از کودکی هر که را می دیدم دوست داشتم با او دوست شوم... فکر میکردم همه انسانهای روی زمین مانند من ساده و مهربانند.
بزرگتر شدم... سعی داشتم راه خود را ادامه بدهم و از همان سادگی و مهربانی استفاده کنم
اما از بد روزگار،...کسی که از دوران کودکی دوست...
گفتم ای یار مکن با دل عاشق بازی
گفت حق است که با آتش ما دم سازی
گفتم این عدل نباشد که دلم ریش شود
گفت این سادگی توست که دل می بازی
ارس آرامی
سادگی جرم است ومن یک مجرم سابقه دار
دلم یک بغل آغوش به پهنای آسمان میخواهد
شانه ای میخواهد به وسعت آرامش ویک عصر پاییزی
نفس هایی را میخواهد که در هر دم وبازدم بر گونه ام جا خوش کند
چشمانی را میخواهد که پرسه در آن سکوت بی اختیارست
باران بی چتر میخواهم وقدم زدنهایی به کرانه...