متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
در حصار تمام دلتنگی ها
تو را با تمام وجود
نفس می کشم
ای کاش به ضربانی که
هر لحظه به عشق تو می تپید
ایمان می آوردی
و دوستت دارم های مرا
بر تنت می کردی
که تنها به آغوش
تو می آید
قربون چشمات که بازشون کردی ،
یه عالمه نور پاشیدی به دنیای من. با طلوع نگاهت، صبحم قشنگتر شد و دلم آرومتر. هر روزی که با صدای قلبت بیدار میشم، حس میکنم خوشبختترین آدم روی زمینم.
صبح بخیر عشق من !
باشی ، دنیا قشنگه ؛
نباشی، حتی خورشیدم بیفروغه...
گاهی عشق شبیه نسیمیست که بیصدا میوزد، بیاجازه وارد میشود، و بی آنکه بفهمی ، تمام وجودت را تسخیر میکند. تو همین نسیمی بودی !
- غسان کنفانی میگه :
«تو اما وارد رگهایم شدی، و همه چیز تمام شد...
و خیلی سخت است بخواهم از تو شفا یابم.»
و...
منو بذاری لای رگهای قلبت…
اونجا که تپشهات شروع میشن، اونجا که هر نفس، ردّی از من تو خودش داره. بذار عشق من مثل خون تو بدنت بچرخه، برسه به چشمات، تا وقتی نگام میکنی، منو ببینی نه دنیا رو.
منو ببری تو عمق ریههات، جایی که نفست بوی منو...
خوب می دانی خوب
که به تو درگیراست
دل و جانم ای عشق
با تو دلشادم و بی تو غمگین
بی تو افسرده ترین
بی تو پژمرده ترین
چون گل یاس سفید
که اگر صبح نتابد خورشید
به خدا می میرد
به تو می اندیشم
همه وقت
هر لحظه
به...
هر سو پی ات آواره ام می جویمت در هر کجا
ای عشق ای آغاز نو ای هــستی ام از هست تو
#بادصبا
دوست دارم که عاشقت باشم
گوشه ای از سلایقت باشم
مثل دریای پر خروشی تو
کاش میشد که قایقت باشم
آسمانم همیشه میخواهم
مثل خورشید لایقت باشم
یا که مثل نسیم شالیزار
یار خوب و موافقت باشم
یا نه اصلا مثال ثانیه ها
همنفس با دقایقت باشم
من برای تو...
آقا پسر، تو داروخونهی غمهای منی ...
هر وقت دلم درد میگیره، فقط لبخند تو نسخهی نجاتمه. تو همون هیوسینی که دردهای بیدلیل دلمو آروم میکنه، همون آموکسیسیلینی که عفونتِ نبودنت رو از تنم بیرون میکشه.
وقتی بیتاب میشم، تو مثل یه دوز دیازپامی، آرومم میکنی. وقتی دنیا سم میریزه...
روح من راه طولانی طی کرده تا تورو پیدا کنه !
انگار قرنهاست دنبالت میگرده، از دل شبهای بیستاره تا لبخندهای محوی که فقط در خواب میدیدم.
تو اون نوری هستی که همیشه توی تاریکی دنبالش بودم،
اون صدایی که توی سکوت دنیا،آرومم میکنه. من قبل از دیدنت، دوستت داشتم....
دلخسته از آوارهگیها، از ستم هستم
شاید خبر داری که من اهل قلم هستم
من بچهی پایینِ شهرِ غرق در فقرم
من شاعر تنهایی و تبعیض و غم هستم
خاکستر نسلی که میسوزد ولی زیباست
ویرانهایی با قدمتِ دیروز بم هستم
شاید برایت افت دارد کارگر باشم
شاید میان خواستگاران...
نکند گمان کند من سرزمینِ دیگری بعد از او بخواهم؟
اگر اینچنین باشد،به گوش او برسانید:
یک آدمِ تبعیدیِ عاشق حتی اگر از وطن دور بماند،زیرِ بارِ ملیت دیگر نمی رود.
در کوچههای خیسِ خاطره
با نام تو قدم میزنم...
پنجرهها
از بوسههای ناتمام میگویند،
و برگهای پاییزی
عطرت را به یادم میآورند.
زمان میگذرد
و من هنوز
در پی صدای قدمهایت
سرگردانم...
من در میان این همه ، همهمه هیچم
من مستم از خوردن کمی بی خیالی
من سرشارم از مهر
دلخوشم به اسفندی پُر از ناز
و دلم عاشقانه به هوای شهریور گرم است
گویا من در میان این همه هیچ پر از خودم .
شدم مست از شراب گیسویت و نازها کشیده ام
چگونه شرح دهم که چون تو یار زیبا ندیده ام
به باغ زندگیم آب حیات شدی چنان که در
بوستان دل شکوفه زد دوباره شاخه های تکیده ام
گر زبان قاصر و چشمها مات و درحیرتم
انصاف نیست بگویی به آخر...
من از تبار عشقم و داغ دل دیده ام
چگونه شرح دهم زِ عشق خیر ندیده ام
گویند که عشق می مست ناب است وبس
می مست ناب هیچ، تلخی اش چشیده ام
جز عشق تو عشق دیگر ی ندیدم چون
از برای تو کور گشت دل و دیده ام...
✨💖@bzahakimi 💥
هوای با تو بودن،
تپش، تپش،
عشق را،
در رگ، رگِ قلبم،
منعکس میسازد؛
هوای من باش!
آنکه در صاعقه ی عشقِ تو افروخت، منم
حرفِ دلدادگی از شعرِ تـو آموخت، منـم
آنکه پـروانـه صفت، در دلِ آتشکـده ات
چشمِ خود را به نگاهِ تو فقط دوخت منم
بهار آمد، دل از جان گل گرفت
نسیم از بوی شکوفه ول گرفت
سحرگاهان، در آغوش نسیم
دلم آرام بود و نرم و سیم
فضا چون چشمِ طفلی بیملال
پُر از لبخند، روشن، بیجدال
کبوتر بود و آوازش بلند
به ظهرانگاه، دل از ما میبُرد بند
ولی آن روز، صدایش...
بسمه تعالی
غرض از مزاحمت، فقط میخواستم به تو اطلاع دهم که قلبم دست توست، و به هیچوجه قصد ندارم آن را پس بگیرم!
عزیز دل،
میخواهم اعتراف کنم که به نظرم تو، نه تنها به عنوان یک انسان فوقالعاده، بلکه به عنوان یک عامل تغییر دنیای من، به طور...
تو شدی محرم قلبم ...
صبح که چشمامو باز میکنم ، قبل از هر چیزی، یاد تو میافتم. تو شدی دلیل لبخندای بیدلیل من، همون حس قشنگی که هر روز باهاش از خواب بیدار میشم.
صدای نفسات تو ذهنم تکرار میشه، انگار هنوز کنارمی.
بدون که دلم هر صبح با...
عشق آن است،
که ویران بکند قلب تو را.