متن دلتنگی عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلتنگی عاشقانه
جوانیم به سادگیم باختم
تمام شب خیالت را..
در آغوش خودم دارم
بهار
سهم توست
که چکاوک دارد
لبانت
سرود خوان بهارست
شور پرستو
که دلش برای گنجشگ روی شاخه میتپد
بهار
سهم
هفت دل عاشق است
که قسم میخورند
به
سیب
آب
آینه
و
بوسههای سرخ دو ماهی
به
راز سر به مهر سنجد
و دل پر جوش سیر و سرکه...
به چه مشغول کنم دیده و دل را.
که فراموش کند ناز دو چشمان سیاهت.
جز چشم تو در چشم من چشمی دگر به چشم نیاید.
بیا که آمدنت.
بهار این دل سرد زمستانیست.
دل، گیر کسی است،
که دلگیرم کرد و رفت،
در آن غروب دلگیر دریا
کدام کتاب را ورق زدی،
که پاره پاره های این دلم ،
به باد رفت .
خوش به حال قناری ،
که در قفس است ،
نه بی هم نفس...
بیا
تا دلتنگی ام را ،
ورق بزنی،
صفحه ی دل را ، خاک گرفته است...
نگران دست هایت هستم
که بعد از،
از دست دادن من ، به که ، دست خواهد داد.
مثل یک ماهی گلی در تنگنای این قفس
سال من بی چشم دریایی تو آغاز شد
سهمم از آن چشمان تو،
چیزی به جز حسرت نبود.
گویی تمام دریاهای جهان به چشمان تو میریزند
و من آخرین غرقه ی این اقیانوس آبی ام…
تمام معادلات جهان را بهم ریخته ای
وقتی نیستی هم
هستی…
برای باران مینویسم
برای بیابان
برای تو که بودنت مثال نفس
برایم ضروری است
پس بخوان
همچو بیابان که محتاج باران است
منم محتاج تو هستم تو که همچو بارانی
برای تنِ خشکیده من
بیا؛ ببار بر من تر کن خاک وجودم را
شاید که سبز شد این بیابان تن...
دوست دارم شبیه تو باشم
تو خوبی
همچو ارغوان زیبا
همچو اقیانوس عمیق
ُهمچو رودِ روان
دوست دارم ارغوانی باشم که بر روی اقیانوس رها
شده و بسوی ابدیت روان است
من و تو
بغلم کن ؛
یجوری بغلم کن که انگار
مُرده بودمُ دوباره
زنده شدم
صبح است و دلم لک زده لبخندت را.
آن گونه ی سرخ و آن لب قندت را.
من پزشک نیستم، اما درد خود میدانم.
دوری از آغوش گرم توست، که سخت بیمارم.
مرا آنچه گناهی بود این بود...
کمی دوست داشتن تو در خیالم...
و چه عالیست.
خیالی که لبخند میشود بر لب من.
مثل خیال داشتنت.