متن عاشقانه غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه غمگین
آدم که عاشق میشود فکر خطر نیست
در عاشقی اصلاً ضرر مد نظر نیست
“دربدری دارد به دنبال خودش عشق”
عاشق نبوده آنکسی که دربدر نیست
پشت سر پروانه دریا هم بریزی
پروانه برگشتی ندارد تا سحر نیست
پروانه را دیدم که خاکستر نشین شد
پروانه یادم داده عاشق فکر...
چرا غرقِ خودت کردی دلم را؟
تو که: از دم، درونت بیصفا بود
او از کوچِ پرندگان میگوید
من از رفتنِ تو
بیجهت نیست هم دیگر را میفهمیم
من و پاییز
بی خبر از حال مایی،
آخر به کدامین بهانه..؟
#زن_همان_صبحی_ست_که_جهان_از_او_بیدار_میشود.
زن، ریشه دارد. در خاکِ صبورِ زمین.
او با نسیم میروید، با باران میبارد و با آفتاب میتابد.
زن را نمیشود در قاب واژهها اسیر کرد.
او مفهوم است،
حضور است،
بیآنکه فریاد بزند.
زن، تاریخِ خاموشِ صبر است
که قرنها در لابهلای کتابها گم شد
و کسی نفهمید...
تا ابد حسرت آن لذت دیدار تو اندر دل ماست.
جانم تو بگیر، اما مرو با دگری.
چشم من تا به ابد چشم به راه چشم توست.
دل آشوبم و آرام دلم جز تو کسی نیست.
قسم به خدای غم و دلهره
من از بی تو بودن جهانم پُره
شبیه زنی پشت سیم سکوت
که از بوق اشغال هم دلخوره
من و لای خط لبت چال کن
بگیر و بچرخون و بالا بیار
بچسبون قلّابتو رو تنم
غریب و زمین خورده تنها نذار
بیا جشن بارون...
به گرمای بیریای شانههایت قسم
هیچ جایی در این جهان
شبیه تو، خانه نمیشود
بیا دستهای زمان را
به آغوش شب بسپاریم
تا سکوت میانمان
حرف بزند
پیش از آنکه صبح
با واقعیت بیرحمش
میان ما فاصله بیندازد
در شبی مهتابی از امواج نور
در میان مردمی بینا و کور
یا خزانی خالی از فریاد و شور
این وصال
روزی فرا خواهد رسید...
لحظه به لحظه زندگیم،
پر شده از خیال تو.
خاطراتم را..،
سیه چشمان تو پر کرده اند.
بی تو..،
پایان حیات من چقدر نزدیک است.
چشمان تو..،
آغازگر حیات ما بود.همین...
بغل کن مرا.
دنیایم آغوش امن و گرم تو را کم دارد
بغل کردم زندگی را،
بی تو عجب سرد و دلگیر بود.
لحظه به لحظه ی زندگیم.
پر از خاطرات چشم توست
چشمانت چه زیبا حک شده اند.
بر سر دفتر زندگی ام.
دل چو آیینه، ولیکن پر ز گرد روزگار
میکشد از خامشی شب تا سحر، رازِ نگار
ماه در چاه است و ناهید از نفس افتاده باز
میخورد خون جگر، شبگیرِ بیتابِ غبار
باد با دست دعا میرفت سوی آسمان
ریخت از دامان او پژواکهای بیقرار
نقش بر دیوار شد تصویر...