متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
جانانم تو دست نیافتنی ترین معشوق روی زمین هستی
دور از دستانم هستی
اینجا میان نوشته هایم دست کسی به تو نخواهد رسید
در میان انبوه زخم هایم ، سکوت و بغض هایم دست کسی به تو نخواهد رسید
در میان انبوه دلشکستگی هایم مدت هاست منتظرم دلت همچون من...
بەردەوام منەتمان
بە وشەی گەڕانەوەی ناو گۆرانیەکان دەمێنێت
چونکا مرۆڤ لە خۆشەویستیدا
قەت توانای کشانەوەی لە کاتی گونجاودا نیە.!
◇
همیشگی ست قدردانی و سپاس ما
به تعداد کلمات به کار رفته در آوازهایمان،
چونکه انسان در عشق و دوست داشتن
هرگز توانایی عقب کشیدن در وقت موعود را ندارد....
انکه تو را دوست میدارد
رنج تو را به دوش میکشد .
مرا بغل بگیر و باز به نام خود خطاب کن
تمام هستی مرا به عشق خود مجاب کن
ببوسم و به بوسه ای طپش به قلب من فکن
مرا که سر خوشم ز تو به بوسه ای خراب کن
به خلوتی نشسته ام کنار عکس های تو
مرا کنار بودنت...
اگه همه بگن چشمات سیاهه؛
من می گم چشمات رنگ آسمون شبه!
اگه رنگ لبخندت رو به صورتی شباهت بدن؛
من بهت می گم لبخندت همرنگ شکوفه گیلاسه!
اگه همه روی چاق بودنت توافق داشته باشن؛
من می گم همین که تو بغلم جا می شی خوبه!
اگه هیچ کس...
وقتی دلت عاشق میشه پیش یه زن گیرمیکنه هی توی فکرش میری و ذهنت درگیرمیکنه همهْ توجه تو تنهامیره سمت نگاش چه حس عجیبیه عشق دنیامیشه رنگ چشاش
مردن،هم دیگر معنای خودش را ندارد
آره،آن کسی
که روزگاری بی تو بودن را مرگ می دید
را چه شد؟
کجاست؟!
همه چی رنگ باخته است
زندگی لطفا
هیسسسسس!!!
✍مهدیه باریکانی
رفیقم باش
من پول زیادی از تو نمیخوام
حتی نمیخوام منُ سوار ماشین اونچنانی کنی
و لباسای پر زرق و برق بهم هدیه بدی
از تو عشقی مثل شاملو واسه آیدا
و کامو واسه ماریا ،هم نمیخوام
میخوام تو دستام رو بگیری
باهام همین کوچه های شهر رو آروم آروم...
باد پاییزی..
چه زیبا میسرایی عشق را در گیسوان عالم هستی
بیا مجنون من
محرم تویی...
چون گیسوانم داده ای بر باد...
1401/04/21
پیروز پورهادی
چشمه ی عشق
چشم های توست
آنگاه که از زبانم
دوستت دارم را می شنوی
و پهنای صورتم آبشار اشک
وقتی که
لبخندت را می بینم
مجید رفیع زاد
مسافری بودم در دیار غربت
در سرمای استخوان سوزی، درست وسط بهار
خود را در دلشوره ی ناشی از اندوهِ پیله کرده در سلول هایم یافتم
تکیه بر دیوارهای مژگانش
در دیار غربت
در دیار چشم های غریبه اش
که روزگاری آشناترین و گرم ترین بود.
بگذار با هم
پابه پای صلح تن به تن
از عشق لب به لب باشیم
جای دوری نمی رود
نزدیک تر بیا
تا شکل بی پایان ترین پیچیدگی ها
جایی برای هیچ فردایی
در بین ما و شب نمانده باشد...
جلال پراذران
🌿🌿
افسانه یِ من گشته ای و خانه ات آباد
ای عشق جگر سوز من از دست تو فریاد
عشق تو امیدم به گُذر از دل طوفان
با تو دل من از غم و غصه شَوَد آزاد
از دست تو این قلب من از غصه بمیرد
داد از غم عشق...