متن فاصله
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات فاصله
تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دار
قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم
تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست
مرا ببخش اگر چشم نکته بین دارم
بخوان و پاک کن و اسم...
دست هایت دور است
و آفتاب نگاهت
دیگر هیچ صبحی بر من نمی تابد
آری ، در طالعم نیستی
اما تو با مژه هایت
هر روز به استقبال
ردیف و قافیه ام برو
شعرهای مرا با چشم هایت ببوس
و بدان که عشق
با فاصله
هرگز کمرنگ نخواهد شد
مجید...
نیستی
و در نبودنت
از سردی فاصله می لرزم
برف دوری ات
قلبم را سفیدپوش کرده
و من با نگاهی منتظر
خیره ام به جاده ای سفید
تا که خورشید نگاهت
به فریادم برسد
مجید رفیع زاد
دلتنگی...
شبیه من است
فاصله ها را
وجب می زند
من و تو با هجران نداریم نسبی، بین ما فاصله هاست
تو همچون مهتاب به آغوش دریایی من نزدیکی
همپای صبح بیا
و با دست های سبزت
فاصله را بردار
پنجره ی امید را به رویم باز کن
من آمدنت را
به قلبم نوید داده ام
مجید رفیع زاد
من از سکوت فاصله می ترسم
از صدای بوق ممتد تلفن
از سپیده ی صبح انتظار
و بغضی که هر غروب
نفس را بند می آورد
می ترسم دیگر نباشی
شب ها خاطراتمان را
برای ماه تعریف کنم
مجید رفیع زاد
دلتنگ فاصله ای هستم که در لحظه ها پنهان شدند .
خوب من! جانا!
باهم بودن آدمها
به نزدیکی “تن”هاست نیست
بلکه به نزدیکی “دل”هاست
“دل “اگر بخواهد
“فاصله”ها بی معناست
هست آنست که هرلحضه بیادت باشد
اشک باران
سخت است دلم تنگ توباشد نگویم...!
سخت است فاصله بینمان باشدمن تورابجویم...!
سخت است در فکر توباشم دائم با دلم بجنگم..!سخت است دلتنگی ام را باگریه بشویم.سوی خیال عطر پیراهنت را ببویم.
بزند به سرم دیوانگی بخوانم و برقصم نیایی به سویم...!
بنشینم دم پنجره در غروب دل انگیزبایاد تو...
من دقیقا وقتی به فاصلمون پی بردم که:
تو پروفایلتو عوض میکردی؛ در حالی که من دلتنگِ یهسلام تو تعداد کلمات جمله های قبلیمون رو میشمردم.
-w
راست میگفت جمشید!
«ندیدن بهتر از نبودنه»
فرسنگ ها فاصله باشد، اما او در دلت و مهم تر از آن تو در دلش باشی و بدانی که آخرت این عشق خیر است...
بخدا که فاصله ها حریف عشق نمیشوند.
👤مأوا مقدم
یادت هست بین مان نگاه ها حنجره بود
این سمت به آن سمت خیابان در گره بود
جای دیوار بلندی که هم اکنون بین ماست
فاصله بین من و تو در میان دو پنجره بود
دست هایم
دوری از دامنت را
باور ندارند !
گل های پیراهنت
همیشه سیراب
از اشک شوق من بودند
افسوس
فاصله بهانه ای شد
تا همیشه دست هایم
از دامنت کوتاه بماند
مجید رفیع زاد
ﺳﻤﺖ ﭼﺸﻤﺎن ﺗﻮ ﯾﮏ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ آن ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮی، ﻣﻦ ﺑﻪ تبسم ﻫﺎﯾﺖ
ﺧﻨﺪﻩ ﺑﺮ روی ﻟﺒﺖ ﯾﮑﺴﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﻓﺎﺻﻠﻪ دﻓﺘﺮ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻣﺮا ﭘُﺮ ﮐﺮده ﺳﺖ
ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ورق ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﮔﺮﯾﻪ ﺧﻮب ست وﻟﯽ ﻓﮑﺮ...