متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
چه خوش رسید شعرِ تو
به چشمه های جان من
که واژه واژه اش پُر از
نسیم آشنای توست...
در دام نگاه تو گرفتار منم من.
و از عشق تو دیوانه و بیمار منم من.
کاش یارم، از سفر برگردد و،
شورشی دیگر بگیرد باورم!
اری گناه میکنم،
آن دم که در خیال خود.
محکم در آغوش منی.
کو تپشهای دلم؟ کو اشتیاق و التهاب؟
آه... ای شور و شرارِ زندگی! بر دل بتاب!
یخ نمود امواجِ جان، از شور و حالِ زندگی
آه... ای گرمای مِهرِ عاطفه! بر جان، بتاب!
قایقِ احساسِ دل، در گِل نشست از خستگی
موج، موج سینهام، از دستِ غم، گردیده آب
سرزدم، با موجِ قلبم، ساحلِ بحرِ نظر
کو نگاهی، کآورد، دل را به اوجِ التهاب؟
در خوابهای بسترِ آشفتهی شبها
از دست و پایت قطع کن، اعضای بختک را
عزیزدلم
قربونت برم
دنیا به من یاد داد سنگ کسی رابه سینه نزنم مگر اهل بیت علیهم السلام
یادمان باشد:
شاید روزها تکرار بشوند اما آدمها تکرار نمیشوند...
چه خوش رسید شعر تو به چشمههای جانِ من
که واژه واژهاش پُر از ، نسیمِ آشنای توست...
ای همدم شبهای شب تار کجایی؟
اشکم شده سیلاب نخواهی که بیایی.؟
گرفت از من نگاهت،
دین و ایمان و خدای آسمانها و زمینم را به یکباره.
ز دنیا میشود دل کند.
ولی از مستیه لبهای تو هرگز هرگز.