100 متن کوتاه خانه ۱۴۰۴ جدید 2025

متن های کوتاه درباره خانه

100 متن کوتاه خانه ۱۴۰۴ جدید 2025
کپشن خانه برای اینستاگرام و بیو واتساپ

من خانه ام را پر از رنگ می کنم
پُر از عطرِ زندگی
گل می خرم
نان گرم می کنم
شعر می نویسم
و باور می کنم کلام فروغ را :
زندگی، یعنی همین بهانه های کوچک خوشبختی...

من خانه ام را پر از رنگ می کنم
لینک متن

در زمستانی که عشق
در خانه نشسته باشد
گرم تر از تابستان می توان خندید

رعنا ابراهیمی فرد

در زمستانی که عشق در خانه نشس
ارسال شده توسط Fatima
لینک متن

شبانه قدم میزنم و نگاه میکنم به چراغ روشن خانه ها
و فکر میکنم به قصه هایی که از پنجره های شب ، نشت کرده به خیابان
هر جا که میخواهی باش
پنجره اتاقت منم !

علی سلطانی

شبانه قدم میزنم و نگاه میکنم ب
ارسال شده توسط Ayeh7
لینک متن

دست به دستِ مدّعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیبِ من جانبِ خانه می روی!

 دست به دستِ مدّعی شانه به شا
لینک متن

تو برای من مثل خانه می مانی
جایی هستی که به آن تعلق دارم
و تنها جاییکه بارها و بارها
به آن سر می زنم
من هرگز تو را ترک نخواهم کرد
تولدت مبارک عشقم

تو برای من مثل خانه می مانی ج
لینک متن

دریا را دید
اقیانوس را هم
هیچ کدام اما ،
شبیه خانه نبود
ماهی کوچک ...
به تنگ خود بازگشت !

دریا را دیداقیانوس را همهیچ کد
لینک متن

دلم یک دوست می خواهد که اوقاتی که دلتنگم بگوید خانه را ول کن بگو من کی کجا باشم؟

دلم یک دوست می خواهد که اوقاتی
لینک متن

دنیا جای بزرگی است
می دانم

من این خانه ی کوچک با تو را دوست دارم

دنیا جای بزرگی است می دانممن ا
لینک متن

نمی دانم چه زمانی به خانه ام در کی یف باز خواهم گشت و هیچ کس نمی داند آیا تا آن زمان خانه ای باقی خواهد ماند یا نه.

نمی دانم چه زمانی به خانه ام د
لینک متن

به هر بهانه ای از خانه می زند بیرون
کسی که خاطره هایش پر از خیابان است

به هر بهانه ای از خانه می زند
لینک متن

پنجره را باز کردم
بوی تو داشت می رقصید
حالا
هزارسالی می شود
از باد می پرسم
پس کی به خانه برمی گردیم!

پنجره را باز کردمبوی تو داشت م
لینک متن

یک خانه وقتی خانه می شود که غذا و آتش را علاوه بر بدن، برای ذهن هم فراهم کند.

یک خانه وقتی خانه می شود که غذ
لینک متن

تنور‌ می‌ سوزد‌
ترازو‌ اه می‌ کشد
ما،
هرغروب‌
بایک‌ بغل‌ داغ‌ سنگک‌
به‌ خانه‌ بازمی‌ گردیم‌ .//

 تنور‌ می‌ سوزد‌ ترازو‌
لینک متن

فراموش کردن تو
توهم سرباز خسته ای ست
که خیال می کند
چون جای زخم روی تنش نیست،
سالم به خانه بازگشته است!

فراموش کردن تو توهم سرباز
لینک متن

بمان
که برگ خانه ام را به خواب داده ای
فندق بهارم را به باد
و رنگ چشمانم را به آب

بمان که برگ خانه ام را به خوا
لینک متن

همیشه سعی کردم
درد دوریت را
با خیابان ها در میان
بگذارم
قدم بزنم
حتی شده ساعت ها
تا نبودنت را به خانه نبرم
اما هر بار برگشتم
باران را دیدم
که از هر گوشه خانه
بند نمی آمد

همیشه سعی کردم درد دوریت را
لینک متن

خانه یعنی داشتن جایی برای رفتن به آن
خانواده یعنی داشتن کسی که به تو عشق می ورزد
و داشتن هر دوی آن ها نعمت و خوشبختی است

خانه یعنی داشتن جایی برای رفتن
لینک متن

کدام پل
در کجای جهان
شکسته است
که هیچ کس به خانه اش نمی رسد

 کدام پل در کجای جهان شکسته
لینک متن

بوی دستان پراز تاول و نان می آید

چه قشنگ است پدر خنده کنان می آید

به نگاه پدرم خنده همیشه جاری است

با حضورش به خدا خانه به جان می آید

بوی دستان پراز تاول و نان می آ
لینک متن

این بهار
در خانه سبز می شویم
در خانه جوانه میزنیم
در خانه شکوفه می دهیم

این بهاردر خانه سبز می شویمدر
لینک متن

هر جایی که سقف داشت و بویِ غذا از آن به مَشام می رسید که اسمش خانه نیست...
خانه یِ آدمی
درست در میانِ
بازوانِ دلبری است که بویِ عطرِ تنش
به یاد ماندنی ترین رایحه یِ دنیاست...

هر جایی که سقف داشت و بویِ غذا
لینک متن

قرار است از من چه تصویری بماند...
و
خانه را ترک میکنم!
و این تکرارِ هر روز من است.

قرار است از من چه تصویری بماند
لینک متن

کدام پُل، در کجای جهان شکسته است
که هیچ کس به خانه اش نمی رسد

کدام پُل در کجای جهان شکسته ا
لینک متن

در تابستان سال ۱۹۷۰ یک خانواده شدیم و خنده ی او خانه ام شد

نوشته ی مرید البرغوثی شاعر فلسطینی
برای همسرش رضوى عاشور

در تابستان سال ۱۹۷۰ یک خانواده
لینک متن

بشناسید خدا را

هر کجا یاد خدا هست

هر کجا نام خداهست سقف آن خانه قشنگ است.

بشناسید خدا راهر کجا یاد خدا ه
لینک متن

هر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظری
شب خانه روشن می شود چون یاد نامت می کنم

هر جا که هستی حاضری از دور در
لینک متن

به خانه سَر زدم؛
نگاهت در پَسِ پنجره،
صدایت در هزارتویِ دیوارها،
عطرِ نفس هایت در ذراتِ هوا؛ معلق
خلاصه؛
خانه؛ همه تو بود
و
تو؛ همه خانه بودی.
(از دفترِ بابا)
شیما رحمانی

به خانه سَر زدم نگاهت در پَس
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

از صدایِ ترقه می ترسید هنوز
که جنگ
آغاز شد،
و جنگ هنوز بود،
که خانه بر سرش
آوار شد.

از صدایِ ترقه می ترسید هنوز ک
ارسال شده توسط محمود خلیلی
لینک متن

جلاد گفت:
حق انتخاب داری
یا طناب دار
یا سرخی خنجر ،
کبوتر آزادی هم
به جای بردن زیتون
بهتر نیست
کنج خانه باشد ؟

جلاد گفت حق انتخاب داری یا
ارسال شده توسط محمود خلیلی
لینک متن

مرا در آغوش بگیر
که هیچ کجا خانه ی آدم نمی شود

مرا در آغوش بگیر که هیچ کجا خ
لینک متن

همسر مهربانم وقتی بین بازوان تو هستم احساس می‌کنم در خانه‌ام و الان خیلی برای خانه غمگین هستم
دلم برات تنگ شده عشق جاودانه ی من

همسر مهربانم وقتی بین بازوان ت
لینک متن

از تو پر است خانه
حتی اگر نباشی ...

 از تو پر است خانه حتی اگر ن
لینک متن

منم و خانه و دلتنگی تکراری و غم
منم و دلهره از شایعه رفتن تو...

منم و خانه و دلتنگی تکراری و غ
ارسال شده توسط Roghayeh banoo
لینک متن

تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست
از این سکوت گریزان، از آن صدا بیزار

تمام خانه سکوت و تمام شهر صداس
لینک متن

نفس خائن زندگی را تلخ بر من کرده است/ وای بر آن کس که دزدش در درون خانه است

نفس خائن زندگی را تلخ بر من کر
لینک متن

زمین

دهان باز کرده و چاک چاک می‌خندد

نخل‌ها می‌رقصند

بسطامی می‌خواند


چیزی نمانده این خانه هم

بزند زیر آوار

زمین دهان باز کرده و چاک چا
لینک متن

نیما معماریان :

باران آبرویم را خرید
شبیه مردی که گریه نمی کند
به خانه برگشتم.

نیما معماریان باران آبروی
لینک متن

سمت چپ سینه ام
خانه ی کوچکیست هیچ کس جز تو
نمیتواند در آن ساکن شود

️️️

سمت چپ سینه ام خانه ی کوچکیست
لینک متن

من هنوز منتظرم
"امید" و "آرزو"
دست در دست هم
به خانه برگردند...!

من هنوز منتظرمquotامیدquot
لینک متن
ارسال متن