متن دوبیتی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دوبیتی
نسترن بیگانه شد با دردِ من
من خطاهایش ندیده رد شدم
عاقبت چیزی که از این عشق ماند
این منم که کاملا مرتد شدم
شیمارحمانی
تو نباشی، شعرهایم بی کَس است
هر چه گویم، مهملاتی بیش نیست
شورِ شعرم از تو می گیرد نشان
پس بتابان نورِ خود را بی امان
شیما رحمانی
جیغ زد عقربه یِ گیجِ زمان؛
جاده باریک و سفر نزدیک است
رخت باید بست از شهری که
مِهرَش عصیانکده ای تاریک است
شیما رحمانی
جیغ زد عقربه یِ گیجِ زمان؛
جاده باریک و سفر نزدیک است
بایَدَت رفت از این شهری که؛
همه اَش وسوسه ای تاریک است
شیما رحمانی
خواستم یوسف بمانم تا ابد
خواستن آن قدرها ممکن نبود!
دست آدم سیب چید از وسوسه
جد ما یک لحظه را مومن نبود...
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
چند دوبیتی۲
◇۹
یاری نما که ببینم جمال تو
یا با خبر شوم از اصل حال تو
ممنوعه ای شده ای در مقابلم
کی لذتی برم از سیب کال تو؟
♤♤♤
◇۱۰
تو تنهایی و من تنهاتر از تو
کجا یابم کسی زیباتر از تو
نمی بینم میان این همه...
نقشِ رویَش فِتاده در فنجان
بوفِ کوری که در کمینِ من است
ترس و وحشت گرفته نایِ مرا
شوربختی همیشه همنشینِ من است
از طلوع آفتاب روی دوست
در زمستان مژده ی بهار می آید
سرود و نغمه ی نوروز
به گلستان شور هزار می آید
فیروزه سمیعی
ای بهترین نگارگرِ زندگانی ام
من بی تو هم کبودم و هم ، ارغوانیم
در لابه لایِ هجمه یِ اندوه ، گم شدم
از شب بگیر و عمقِ سکوتش، نشانی ام
بهزادغدیری شاعر کاشانی
یک تقویم کسالت آور دارد
صدپرسش بی جواب،در سر دارد
انگشت به لب،کنار میز شطرنج
مانده ست کدام مهره را بردارد
رضاحدادیان
نبودی در دلِ شب های قلبم/
و پوچ و هیچ شد رویای قلبم/
ز بس لرزیده دل، حسّی، نمانده/
پر از خالی شده، دنیای قلبم
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.
پروانه ی دشت اَبرهاخواهم شد
باجنگلِ باد،آشناخواهم شد
ای مرکزثقل آسمان! من باتو
ازجاذبه ی زمین رهاخواهم شد.
رضا حدادیان
https://sherepaak.com/poetry/%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d8%a8%db%8c-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-2
💜سیاحت میکنم چشمِ سیاهت
❤️نشستم در کمین ، بهر نگاهت
💚اگر فرصت نصیبم گردد این بار
💙نشانم بوسه ای بر روی ماهت
🔹عنوان شعر : عشق بی پایان
🔺قالب : دوبیتی (غزل)
✍شاعر : مهدی سلمانی میاب
🆔@MahdiSalmaniPoems
گلم! جز «تو» نمی خواهم سری را/
نمی خواهم، به جز «تو» دلبری را/
نباشد حسّ من مانندِ زنبور/
که بعد از «تو» بجوید دیگری را/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس
دوبیتی (شماره ۲)
💠۱
دل و دین می برد طرز نگاهت
دو چشم فتته مژگان سیاهت
بهارم را مهیا کن دوباره
به مهر و لطف و عشق رو براهت
♤♤♤
💠۲
بهار آمد، سر یاری نداری؟
به کار عاشقان کاری نداری؟
به تیر غمزه ای، سحر و فسونی
هوای مردم...
بهارت شاد و خندان باشد ای دوست
چو خورشید درخشان باشد ای دوست
درون باغ سرسبز و گل افشان
دلت چون ماه تابان باشد ای دوست
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی
هوا تاریک و من دلتنگ و خسته
غمی سنگین به چشمانم نشسته
اگر قلب شکسته می خری تو
خداوندا دل من هم شکسته
ابوالقاسم کریمی
من و ذهنی به رنگ و بوی پائیز
پریشان برگ های عبرت آمیز
چه خوش باشد لب آیینه ی نهر
من و تنهایی و شعر دل انگیز
یک کوه نمک نذر دو چشمان سیاهت
ای جان و تن و دیده به قربان نگاهت
این رسم بُتان نیست فنا کردن عاشق
یک عمر بمانم نگران چشم به راهت !!؟
بهزاد غدیری شاعر کاشانی
شاعر شده ایم و سخت در حاشیه ایم
شخصیت برجسته ی این ناحیه ایم
دنیا هم اگر اسیر دریا بشود
ما غرق ردیف کردن قافیه ایم
بهزاد غدیری ، شاعر کاشانی