متن دریا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دریا
یک کران نگاه می شوم
وقتی که آبی چشمانت
به سبز می زند
دریا!
عشقِ دریا به ماه ستودنی است...
که با وجود وصال ناممکنشان
هرشب ماه را در آغوش میکشد... • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
بیا دلی بسازیم از دریا
آنگاه اگر روزی
یکی از ما رفت،
دریای ما می شود حوض ماهی!
من هم می شوم ماهی اش
شب ها با همان چشم خفته ی بیدار
تا صبح اشک پنهانی میریزم💙🌱
زهرا خواجه زاده
سرت را بر جایی از تنم بگذار
که قبلِ رفتنِ تو
در آن قلبی بود به وسعتِ دریا
سرت را بگذار تا بشنوی
این حفره ی خالی با دیدنِ تو
هنوز هم میتپد...
خسته ام مثل عقابی که پیر شده
یا پرنده ی زخمی از پرواز تیر شده
ابر باران عشق از تن ام گذر نکرد
باد پیمان شکسته نصیبم کویر شده
تا آخرین نفس منتظر است آهو بیا
وقتی به چنگ تیز پلنگی اسیر شده
رودی کشته بدون جنگ با آبشار شده...
«مادرم...»
.
مادرم ...
زمین ، کم می آورد
زیر استقامت قدم های تو ...
دریا ، چه کوچک است
در برابر اقیانوس عشق تو ...
باران مهرت ، چه لطافتی دارد
وقتی لبخند زیبای تو بر من می بارد ...
وسعت آبی آسمان ، چه کم نور است
وقتی...
دیگر برای عاشقی «فرصت» مهیا نیست
این ناخدای پیر را یادی ز دریا نیست
هر کار کردم تا که آبستن شود احساس
اما برای «عشقِ تو» احساس کارا نیست
بهزاد غدیری
آیینه و تصویر او دیگر به میل ام نیست
وقتی که دلتنگ ام دگر دنیا به میل ام نیست
با اینکه دریا را همیشه زندگی کردم
وقتی کنارش می رویم دریا به میل ام نیست
ازعشق از این کوچه های شهر دلگیرم
وقتی سفر هم می روم آنجا به میل...
رد پاهایت را ، دریا پاک کرد
خاطراتت را چه کسی پاک میکند؟!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
دریا تویی وُ،
من،
--ماهی کوچک.
هستی ام تو!
رودی که می خشکد دگر دریا نخواهد شد
آیینه یی که بشکند زیبا نخواهد شد
چشمی که با این قطره های اشک عادت کرد
حتی برای لحظه یی تنها نخواهد شد
با اینکه آرامم ولی درگیر توفانم
راه نجاتی بعد از این پیدا نخواهد شد
من زاده ی کابوس های...