متن دلتنگی عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلتنگی عاشقانه
چه زود میگذرد این گذر عمر،چگونه سرعتت کم میگردد که برسیم به آنچه که به خود قول داده ایم.
مگر میشود؛ گذشت و گذاشت و گذر کرد ،وقتی نگاه هنوز به دنبال گذر عمر ثانیه را به ثانیه وا نگذاشته.
من برای بوسه از لبهای مست ،
حاضرم جان بدهم...
جان که ارزانی تو ،
دین و ایمان میدهم...
نگاهت به من شوق زندگی میبخشید...
اما لبهایت صد هزار مرتبه مرا میکشد...
به گمانم جان دادن هم کم است...
در پی یک لحظه بوسیدن تو...
ناز چشمان سیاهش میکشد آخر مرا...
اما، من به جان دادن در چشم سیاهش راضی ام...
نکند چشم کسی چشم تو را گرم کند...
که ز چشم منِ دیوانه کمی سرد شوی...
نمیدانم چه رازیست...
در میان قلب من با چشم تو...
قلب من میمیرد،
وقتی چشم تو به چشم دگری می افتد...
جز یاد تو ای دوست کسی خاطر ما نیست
تا پاک کند تلخترین خاطره ها را
دلم بغض دارد ببار باران
دلشکسته تر از آنم که ترک هایش را ترمیم کنی
آه من وجدانت را بیدار میکند.
ای قلم با انگشتانم سازگاری کن، ناگفته های زیادی
در دل دارم..
تو دلنشینی آوازی،
که در سکوت شب،
قلبها را مینوازد.
رویای پروازی،
که در قفس روزمرگی،
میگستراند،
بالهای آزادی را.
تو آواز دریایی،
که در ساحل خاطرهها،
در هم میشکند،
موجهای غم را.
رهایی پرندهای،
که در آسمان بیمرز،
به باد میسپارد،
بالهایش را.
تو شوق نخستین نگاهی،
که در چشمانت،
ستارهها میشوند پیدا.
گرمی آغوشی،
که در سرمای دنیا،
پناهگاه روح میشود؛
میشود مأمن،
مأوا.
تو حس خوب اولین دیداری،
زیباترین دلداری،
که در خاطرهها جاودانه میشود.
شیرینی اولین بوسهای،
که در کام زمان میماند،
همچون شهد گلها.
آخر به که گویم که تو دنیای منی...
از نیمه جان هم که گذشتی، تو خود جان منی...