متن عاشقانه غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه غمگین
وقت رفتن چشم تو بوسیدم و گفتم بمان،
اما نماندی.
لعنت به هوایی که تو را یاد من انداخت.
لعنت به نگاهی که لرزاند دل ما را.
چه میشد ماهی عیدت خودم بودم به تنهایی
گهی با پشت ناخن میزدی بر شیشه ی تنگم
می خواهم فریاد بکشم اما بر سر چه کسی...
تو؟
هرگز...
می خواهم نفرین کنم چه کسی را...
تو؟
هرگز...
می خواهم یک دل سیر گریه کنم برای چه کسی...
به غیر از تو؟
هرگز...
و می خواهم بمیرم برای چه کسی...
باز هم به غیر از تو؟
هرگز...
آری...
دلتنگ توام جانا هر دم که روم جایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنهایی
کس ندارد ذوق دیدار تو را، الا من.
عاشقی قصه ی تلخیست میان من و تو.
که فقط من به تو دل بستم و تو بی خبری.
قسمت این بود،
نشود قسمت ما، ما بشویم.
در میان خاطراتم، تو را سخت در آغوش گرفتم.
بمان ، که مرا با خیالت توان زندگی نیست.
بی پناه و خسته دل، چشم به راهم که بیایی.
خانه ام ویرانه شد،
وقتی نگاهت به نگاه دگری دوخته شد.
زخمی تر از آنم، که زخمم تو نبینی.
من از این بی تو بودن های تکراری، بیزارم.
گاهی عشق همان،
فرصت بوسیدن لبهای کسی هست که نیست.
به آغوش خودم یک تو بدهکارم، همین و بس.
آخرین تصویر تو غلتید و افتادش به خاک.
در همان لحظه که میرفتی و اشکم شد روان.
بدجور به رخ میکشد ثانیه ها، لحظه های نبودنت را.