متن پاییزی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پاییزی
کاش !
جای برگ های پاییزی بودم
تا آخر یک روز نقش دامنت می شدم
با برگ یا بی برگ ،مهم ،دامن توست..........................
حجت اله حبیبی
نوشتن آدم را سبک میکند..
داستان آدم را به سمت و سوی تخیلات میکشاند!
شعر احساس را بیدار میکند...
اما همه این ها
بستگی به موضوع دارد!
موضوع این نوشته میلاد است؛
تولد است!
تولد وفا!
تولد من!
هرسال با شیوه های گوناگون تولد را تبریک میگویند و این تو...
هیچ نقطه ای از جهان ،گرم تر ازآغوش پاییزیت، برای برگ برگ خاطره نیست....
حجت اله حبیبی
پاییزی شد دلم
با برگ های عشقت
باران آمد
برگ های عشقمان جدا نشدند
زندگی ،خود را تکان داد
من پنهان شدم در سایه عشقت
تو پنهان شدی در سایه عشقم
اما زمستان آمد
جدا کرد ما را از هم
گویا او خبر ندارد
هیچکس نمی تواند جدا کند برگ...
در این روز ها درگیر چشم های پاییزی تو هستم،
می توانم با تمام جرئت بگوییم که چشم های تو مانند پاییز ، برگ ریزان خاطره های ذهن من است.
یا دوستم داشته باش
مرا که بی تو نمی رویم
یا این سپس های پاییزی ام را
همیشه باور کن ...
جلال پراذران
سفیر اهدای عضو
فعال محیط زیست
فصل پاییزی که ما داریم هم دیرینه است
مثل کفشی نو که در پا هست اما پینه است
ما از این پائیزها خیری ندیدیم و هنوز
داغ یک معشوق تابستان درون سینه است
یا مثال یک شتر در قلب دارد کینه ای
هرکجا می گردد آخر در پی آن کینه...
مثل پرستوها مرا درگیر هجران میکنی
من را به ناز و قهر خود شیدا و حیران میکنی
با موج گیسویت مرو ، رحمی بکن برغیرتم
این شانه ی مردانه را آخر تو ویران میکنی
یک شهر گر کافر بوَد مومن شود با خنده ات
هر کافری را ای صنم آخر...