متن پاییز

مثل پاییز دلنشینی!
باید عاشقت شد
آن هم نه موقت
از حالا تا تمام عمر ...



️️️

و
یک خط مانده به پائیز
از آخر می گویم!!!
نفس نفس ، از آغاز
دوستت دارم.

چه بهاری به دلم ریخته این پاییزت

مثل پاییز دلنشینۍ

باید عاشقت شد

آن هم نہ موقت

از حالا تا تمام عمر ... ️


️️️

شب هاےِ بلندِ پاییز
نبودنِ تو را بیشتر بہ رخ می ڪشد..!
وقتی هر دقیقہ اش جان می ڪند
تا بُڪَذرد..!




️️️

در حوالی کوچه های پاییز

بوی اردیبهشت می آید !،



نمی دانم بهار آمده

یا تو راهت را گم کرده ای؟

چہ صفایی دارد
خیابان هاے مهر

در پاییز با تو می شود

تا خودِ خوشبختی
دربست رفت ...!️

امسال بهار بی تو یعنی پاییز

تقویم به گور پدرش می خندد

و تو بکرترین منظره ای
مثل درخت پرتقالی
که در پاییز به بار نشسته باشد
پر از بوسه....️
پر از دوستت دارم...

پاییز ......
یک تو می خواهد
یک تو که دستانش را بشود
بی هیچ دلهره ای گرفت...
یک تو که بشود
این خیابان های یخ زده را
گرم قدم زد...️

خوشبختی
از زمین و آسمان میبارد
وقتی در این خیابان های پائیز
تو با دلم همدستی ️

️️️

پاییز...گلچینی از،خنده های توست..!!

حیف است هوای پاییزی هدر شود
بیا دست هایت را به من بده
تا باهم در امتداد پاییز
روی زرد و نارنجی برگ ها قدم بزنیم
و همه ی شهر را مبتلا کنیم به عشق
زحمت بارانش با خدا
آمدنش با تو
عاشقی و شعر و غزلَش با من!

دل انگیزتر از عطرِ پائیز هم
مگر داریم ...
بیا همدست شو با من ...
پائیز را باید دربست
با تو قدم زد ...
مهر برایم یعنی
نشستنت بر دلم ...

زندگی زیباتر میشود

به شرطی که به اندازه تمام برگ های پاییز

برای یکدیگر آرزوی خوب داشته باشیم…

مهربان ترینم در این روز های آخر پاییز غم واندوهت را به برگ درختان آویزان کن چند روز دیگر میریزند...

مهربان ترینم روز های خوب خواهند آمد...

زنان عاشق
پاییز را بهانه می کنند
مردان عاشق
باران را...

اذر که می رسد
شهر به یکباره شاعر می شود!

باران و پاییزو عاشقانه ها
دلت را گرم می کند
تا اخر زمستان...

بگذار پاییز
به خیالش
برگریزان کند
هراسی نیست ...
آن قدر دوستت دارم
که چهار فصل
از چشم هایم نمی افتی ...

حالا نشستی وسطِ زندگیمون حرفی نیس !
ولی خب دِ آخه نیگا !
پاییز رفت
میگمااا ،
تو چرا نمی رَوی زِ خاطرِ من ؟!

باران” را دوست دارم…!
از بدو باریدنش دستانم را میگیرد و کل شهر را با من قدم میزند.
“پاییز” را دوست دارم…!
چون او هیچ وقت هوایِ نابِ پاییز را از دست نمیدهد و اوج احساساتش را در این فصل صرفِ من میکند.!
“موهایم” را دوست دارم…!
چون او به...

تو می خواستی بروی
من می خواستم بمانی
باورمی کنی یانه!؟
نمی دانم.
دلم برایت تنگ می شود
وقتی هوا می گیرد
باران می زند
برگها می افتند
کوچه باشد یا خیابان
شهر یا زندان
فرقی نمی کند
دلم برایت تنگ می شود.
*
حواست به نبودنت هست یا نه!؟...

‍
قسم به پاییز
و به پچ پچ های عاشقانه ی برگ ها
در حال افتادن
قسم به بوسه های آخر
و به باران های گاه و بی گاه
و به آغوش های خالی
قسم به عشق
که من
پاییز به پاییز

آغوش به آغوش دلتنگ توام


️️️

اگر هنوز عاشقی نکرده اید،
در این برگریزانِ ﭘﺎﯾﯿﺰ،
دست محبوبتان را بگیرید،
و دور شوید از هیاهوی جهان !
خلوتی کنید ، به آغوش بِکِشیدَش ...
تمام عاشقانه هایی که از بَر هستید را
در گوشش نجوا کنید ...
و بوسه بارانش کنید، این تندیس شیدایی را ...
وقت...

حیف است هوای پاییزی هدر شود
بیا دست هایت را به من بده
تا باهم در امتداد پاییز
روی زرد و نارنجی برگ ها قدم بزنیم
و همه ی شهر را مبتلا کنیم به عشق
زحمت بارانش با خدا
آمدنش با تو
عاشقی و شعر و غزلَش با من!

نه که پاییز قشنگ نباشه ها؛
نه..
فقط با تو قشنگتره!


️️️