متن باران
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران
هوای لحظه هایم
توفانی ست
دلتنگم
درست به اندازه ی آغوش تو
چتر خیالت را
که دست به دست کنم
ابر چشمانم
می بارد
علی مولایی
باران که می بارد
دلم غمگین می شود
می روم
به کجا نمی دانم
من بغض میکنم
آسمان گریه...
زهرا نمازخواجو بیتا
الان چگونه ای؟!
آیا باران بر موهایت دست کشیده است؟!
یا که لباس هایت را خیس نکرده است؟!
باران چنین است!
دوست دارد، با مردم شوخی کند،
دست بکشد بر گیسوان زنان و پیرهن دخترکان و
دوباره، راهش را لبخند زنان پیش بگیرد
و غم و غصه اش را در...
از چراغانیِ چشمان تو من جان دارم
بی تو یک نسبتِ نزدیک به باران دارم
روشنم از تو و آن مُنحنیِ لب هایت
من به لبخندِ پر از صبحِ تو، ایمان دارم
در زیر باران دختری قدم زد
چتر در دست و دلی پر از آرزو
آسمان شب سیاه با ابرهایی زیبا
با رقص باران، آرامشی به دست می آورد
قدم هایش در خیابانی خلوت
سبک می گردید در آغوش باران
گوشه هایی چتر به درخشش درختان
پنهان شده ی رویاها و...
چه لذتی داشت بهار
اگر عشق با دست هایش
گره دوری مان را باز می کرد
تو از جاده ی انتظار می رسیدی
و پر مهرتر از باران
بر من می باریدی
بذر دوست داشتنت
در باغچه ی سبز دلم
جوانه می زد
و آنگاه شکوفه های بوسه ام
بر...
هر شب دلهره ی نداشتنت
خواب را از چشم هایم می رباید
ای کاش نبودن هایت تمام می شد
و قلب هایمان در آغوش هم می تپید
باران احساس
از ابر چشم هایم می بارید
و تو با گرمی دست هایت
دلم را قرص می کردی
برای همیشه داشتنت
مجید...
گویی دیگر باران هم
یاری گر رویاهایمان نیست!
زمانی ست بسیار که نمی بارد،
و هرکس قطره ای آب می بیند،
به شادی فریاد برمی آورد:
-- باران!
شاعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
اصلا خبر داری
به هنگامه ی باران
در عصرهای پاییزی
جیب کاپشن سردترین جا برای
گرم کردن دست های خالی است...
علیرضا سکاکی