شعر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر
تو فروغ ماه من باش تو فروغ جان گدازم
شکوه کم کن نظر افزا عندلیب نغمه سازم
بنگر به زهرخندم لب غنچه کن پدیدار
تو بخند که من بخندم بر تو همه نیازم
اول مهر، عطر شیرین و دلنشین مدرسه
یادآور سال های پاک کودکی
آن عطر خاص از صف های پیراهن سفید
یادآور خاطرات شاد و دلپذیر
صدای خنده و شادی در راهروها سروده می شد.
قدم های کوچک، هدایت می شد به سوی آموزش
درس زندگی و نقاشی های رنگین آینده...
به کجا چنین شتابان..
به کجا چنین شتابان تو شتاب می کنی تو
که جهان هستیم را تو به خواب می کنی تو
همه سبز و سرخوش مست همه آتشین و سرمست
که به بوسه ای جهان را تو خزان می کنی تو
تو بهار عاشقانی تو کریم و مهربانی...
تو را در جان خود جویم
که در جانم تو پنهانی
چو دریابم تو را در جان
رَهَم از بندِ حیرانی
بغض تلخ نداشتنت
هر شب گلوی شعرهایم را می فشارد
کجایی ببینی ؟
که چگونه واژه های احساسم
در تب لب هایت می سوزند
واژه هایی که با لب های تو شکوفه می دادند
و با آفتاب نگاه تو قد می کشیدند
افسوس که نیستی
و ثانیه ها نفس واژه...
من از تو گذشتم
تو را می سپارم
به دستِ زنی که
آرزویت شود
نامت را شبیه من
صدا بزند
شیواشیرمحمدی
ای سرخی لب های تو صد پنجره خواهش
در پیچش موی تو نشسته به کمین شعر
با آینه ها ناز نکن! دل به دلم نیست...
از لحن دل انگیز تنت مست شد این شعر!
«سیامک عشقعلی»
پاییزدل
برگها می ریزند
شاخه ها غمگینند
خش خش برگ زند داد که ای راه گذر
پا مزن برسر من
من زمانی چون گل
شادوخندان بودم
من زمانی بودم
سایبان در گرما
لیگ زد آتش بر هستی من
بی وفا سردی و دل مردگی پاییزی
من زپاییز و خزان بیزارم...
ندانی ای نگارم بی وفایی
که مردم بی تو از درد جدایی
تو بردی این دلم را بی قرارم
ندارم از غمت یک دم رهایی
بادصبا
خواستم گلایه نکنم دیدم نمی شود
تپانچه دهان پُر از گلوله نکنم دیدم نمی شود
خواستم بواسطه ته مانده غرورم ناله نکنم دیدم نمیشود
زیر قول نَزنمُ شکوایه بی فایده نکنم دیدم نمی شود
هی فکرم سُرود ودستم نوشت وبَعد نوشتن خواستم پاره کنم دیدم نمی شود
خواستم با مسببش...
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم
با آسمان مفاخره کردیم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم...
شده
یک روز بخندی
که
غمت محو شود ،
من که از روز ازل
خنده کنان ،
می گریم .
حجت اله حبیبی
زندگی
خنده ی سیب است ،
به آوازِ نسیم ،
عاقبت
خنده کنان
فصل انار ، خواهد شد.
حجت اله حبیبی